خودت ک میدونی من حافظه ام در حد اون ماهی بنفشه است تو نمو،همون موقع بگو بهم!
چشم،بزرگیتونو میرسونم!
چشم،بزرگیتونو میرسونم!
-
چیشد یهو در رفتی دختر!خابت میادا نهههههه
تو دنیا یکی از تو بدم میاد یکی از مریم! تقصیر خودتونه خوب هر چی فیلم و اهنگ میگم دیدن لامصباااااب جان تو...انقدم دری ورین!ته زرد!
بوی کافور عطر یاس/جایی برای زندگی/شب یلدا/چارشنبه سوری3>/آبی/طهران تهران/عشق+2!اورین!
رفتم یک عالمه فیلمای بنجل خریدم از انقل!در حد دهه 80!عکسه رو میارم برات!
فردا چیکاره ای بالاخره؟دقیقا:|
ندا اون *****شکن لامصبو بخر...بیا برو پیج پسر یارو رو ببین
یه عکسی گذاشته رو تایم لاینش ینی تههههه دهاتیا تههههش
تو چرت میزنی این وسطا؟که ج نمیدی؟!اره واقعا:دی
وای ندا نمیدونی رفته بودم کتابفروشی افق،کتابا رو ناز میکردم
((
اصن به حال خودم گریستم امروزچیکار میکنی ج بده دگ
@@وای اذیت نکن تک نفره؟خدا رو شکر نموندم...
ندا انقد خندیدم!اون مغازه هه بودش که اگه حضوری خرید میکردی بیست درصد تخفیف میداد،یادته؟ مام که مفلس:دی رفتم کتابی که بره مقاومت معرفی کرده بود بخرم،رفتم گفتم اقا کتابِ بعد دیدم کتابه جلو چشمم رو میزه! گفتم خوب دقیقا همینو میخام! اقاهه یه نفس راحتی کشید گفت عزا گرفته بودم چجوری بذارمش بالا!پ
خوب پدر جان بیا من برات بذارم والا ب فرعان:|میبینم که اون امار مبارک هم هی میره بالا!
بچه جان مهره مار داری ملت میان پیجت؟!ولی من عین لاک پشت اول میشینم سر پله،با حوصله بندای کتونیمو باز میکنم
بعد یواش یواش اسباب اثاثیه مو میگیرم دستم
بعد اروم اروم از پله ها میام بالا...
حالا خدا نکنه یهو یه همسایه ای رو ببینم،مشغول احوالپرسی بشم:دیبابا رفته بودم غذای بابامو بدم:دی1.پله ها رو دوتا یکی برو
2.تو راهرو چادراینا رو در بیار
3.بپر تو خونه،کیف و وسایل و لباسا رو پرت کن یه ور
4.لپ تاپو باز کن
5.سه تا نفس عمیق بکش
6.روشنش کن!
برنامه روزانه مهشید و ندا!
زلیلی من شنیدم یا علی گفت
به مجنون چون رسیدم یا علی گفت
که این وادی دارالجنون است
که هردیوانه دیدم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را باز می کرد
به گوش غنچه کم کم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت
دعایی کرد او هم یا علی گفت
یقین پروردگار آفرینش
به موجودات عالم یا علی گفت
خمیر خاک آدم را سرشتند
چو برمی خاست آدم یا علی گفت
مسیحا هم دم از اعجاز می زد
زبس بیچاره مریم یا علی گفت
علی را ضربتی کاری نمی شد
گمانم ابن ملجم یا علی گفت
مگر خیبر زجایش کنده می شد
یقین آنجا علی هم یاعلی گفت
سلام.
خواهش میکنم.
تشکر که قابل دونستید.
بر عید ولایت، یک سال دیگر سپری شد، اما بر ما چه گذشته است؟؟
ما را زمان با خود برده است؟؟به کدامین ناکجا آباد؟؟به سرزمین غفلت؟به وادی جهالت؟به برهوت دنیا.......
مگر بیعت نکردیم تا در کنارش حضور داشته باشیم تا ظهورش را در کنارمان باشد؟؟
اگر بیعت هایمان را فراموش نکرده ایم، پس چرا....
یا بقیة الله، یا اباصالح المهدی...
از احوال ما آگاهید مولای ما، و ما خود را از حال شما به بی خبری می زنیم....
اما شما مهربانی مادرتان فاطمه ی اطهر سلام الله علیها و سخاوت پدرتان، علی علیه السلام را وارث هستید....
و ما ..........جز شرمندگی.........
عذر تقصیر نیست این ها، بلکه تمنای ظهور است به زبان ما....که دیگر قادر به وصف دل تنگی ها نیست....
اللهم عجل لولیک الفرج
عید ولایت بر شما دوست گرامی مبارک باد.[IMG][IMG]
[IMG]
همچنان نمی دونم کارِ درست چیه!!! و این داستان ادامه دارد...!
تشكر
عيدت موبارك
مدایح زیبای مداحان اهلبیت به مناسبت عید غدیر
تصاویر پیش زمینه /ویژه عید غدیر خم
سلللللللللللللللام.چطوری؟خوبی؟
خواهیش میکنم.ما همیشه به یاد دوستانیم.
ممنونم -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
