*moonlight girl*
پسندها
1,450

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • به هر کس میگوییم "تــــو "
    به خودش میگیرد...
    اما نمیداند که
    هیچکس برای من"تــــو "
    نمی شود...!!!
    سیلاااااام...

    واااای خیلی باحال بودن...مرســـــــــی...

    من خوبم توخوبی؟فقط دلت برا پروف ما تنگ شده بود؟حتما دلتنگ دکتره شده بودی؟[IMG]

    پادگانمون که هتله...بد نیست حال میده...[IMG]

    تو چه کارا میکنی؟تعریف کن[IMG]
    درود ایزد بر بانو....خوبی؟کجایی نیستی؟
    دلمان بسی تنگیده بود برای پرواز کفترای تو پروفت:D
    دنیا جون اسم نو مبارک باس شیرنی بدیا:دی

    [IMG]
    ازچوپان پیری ک دیگرتوان چوپانی نداشت پرسیدند چ خبر؟؟با لحن تلخی گفت:گرگ شد؛(آن بره ای ک نوازشش میکردم)!
    افسوس که کسی نیست........


    افسوس که کسی نیست تاگذشته های پرملالم را از من بگیرد


    وآینده ای پراز شادی را به قلبم هدیه کند


    افسوس که کسی نیست!


    تا بار فراق وجدایی را از دوش من بردارد


    وکوله باری از محبت خویش را جایگزین آن کند


    افسوس که کسی نیست.......


    از من بخواهد ناگفته های قلبم را که عمریست خک خورده سینه ام شده است را برایش بازگو کنم


    ودر پاسخ عشق بی پایانش را نثار دل بیمارم کند!


    افسوس.........


    افسوس که در این روزگار کسی نیست


    جز سکوت وتنهایی و دلتنگی که عمری گوشه نشین قلبم شده اند


    وهروز غم را بادلم همخوانی می کنند.
    افسوس مي خورم ....چرا؟چرا با رفتن تو.............


    بهار مي آيد ؟...آمدي در سرماي زمستان... به سردي زمستان بودي.....


    به غم انگيزي شبهاي تنهايي..... به خشکي برف ...مي روي..... بهار مي ايد ...


    به نظر معامله خوبي است....اميد ان دارم بهار گلي بر چهره ات بنشاند ...


    چه اميد مبهمي...گردش روزگار خطا ندارد ....زمستان هيچ گاه بهار را نمي بيند...
    همیشه مهم توبودی اگه غروری بود برای تو بود......


    اگه احساسی بود بازم برای تو بود....


    ومن قانع به یه نگاهت بودم........نگاهی که همیشه یه چیزی شبیه غم غریب یا یه غروب پاییزی توش بود .........


    یه حسی بهم میگفت باهات نمی مونه وحالا نمیدونم حرفات رو باور کنم یا کارات رو.......


    دل به کلمات عاشقانت بسپارم یا از کارای نا مهربونت دلگیر بشم.......


    می بینی هنوز هم برنده ی این بازی تویی و هنوزم دل من نمیخواد مرگ عاطفه هارو باور کنه.......
    من در این دلواپسی ها نشسته ام تنها....


    می خواهم با تو سخن بگویم....


    می خواهم باز چهره ات را با همان لبخند کودکانه ببینم...


    می خواهم هر چه انتهایش به اسم تو و یاد تو ختم می شود...


    شعر هایم ناتمام ماندند...اسیر دلتنگی شدم من...


    و خواب مرا به رویای با تو بودن می رساند...


    کاش خیابان های شلوغ سهم ما نبود...


    اما..غصه ای نخواهم خورد...اشکهایم را برای شانه های تو ذخیره خواهم کرد...


    حرف های ناتمامم را به روی دیوار قلبم حک می کنم و با دیدنت همه را تکمیل می کنم...


    پاییز از راه می رسد و ما دوباره به بودن و رسیدن به انتهای جاده ی سرنوشت می اندیشیم...
    خدایا.......


    دستانم خالی اند ودلم غرق در آرزوها............


    یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان.............


    یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن................
    وقتي دلم به درد مياد و کسي نيست به حرفهايم گوش کند،


    وقتي تمام غمهاي عالم در دلم نشسته است،


    وقتي احساس مي کنم دردمند ترين انسان عالمم... وقتي تمام عزيزانم با من غريبه مي شوند...


    و کسي نيست که حرمت اشکهاي نيمه شبم را حفظ کند... وقتي تمام عالم را قفس مي بينم...


    بي اختيار از کنار آنهايي که دوسشان دارم.. بي تفاوت مي گذرد...


    .....
    سلااااااام خواهری اسم جدید و شیکت مبارک باشه...خوبی؟؟؟دلم برات تنگ شده:heart:
    شایدآن روزكه سهراب نوشت : تا شقایق هست زندگی بایدكرد


    خبری ازدل پر دردگل یاس نداشت،


    باید این گونه نوشت


    هرگلی هم باشی


    چه شقایق چه گل پیچك و یاس زندگی اجبار است.
    دخترک برگشت

    چه بزرگ شده بود

    پرسیدم : پس کبریتهایت کو ؟

    پوزخندی زد .

    گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد ...

    .........

    گفتم : می خواهم امشب

    با کبریتهای تو ، این سرزمین را به آتش بکشم !

    دخترک نگاهی انداخت ، تنم لرزید ...

    گفت : کبریت هایم را نخریدند

    سالهاست تن می فروشم ...

    حس غریبی ست دوست داشتن

    وعجیب تر از آن است دوست داشته شدن .....

    وقتی میدانیم کسی با جان ودل دوستمان دارد

    ونفس ها وصدا ونگاهمان در روح وجانش ریشه دوانده

    به بازی اش میگیریم .....

    هر چه او عاشق تر ما سرخوش تر !

    هر چه او دل نازک تر ما بی رحم تر!....

    تقصیر از ما نیست ...

    تمامی قصه های عاشقانه

    این گونه به گوشمان خوانده شده اند !!!
    تو را به جای تمام كسانی

    كه نمی شناختم دوست می دارم،

    تو را به جای تمام روزگارانی

    كه نمی زیستم دوست می دارم،

    تو را برای دوست داشتن،دوست می دارم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا