باور کن من این فیلمه رو خیلی وقت پیش دیدم
ولی اون چیزی که یادمه
یه بچه نهنگ از دریا میبرن تو یه آکواریوم بزرگ
چند تا بچه بازی گوش به طور اتفاقی اینو میبین
بعد یه مدت با هم نهنگه دوست میشن
چون محل نگهداری بچه نهنگه نزدیک
دریا بوده این هر شب با مادرش ارتبا برقرار میکرده
(یه صدای خیلی قشنگی از خودش در میاره
اینجای فیلم واقعا گریت در میاره )
این بچه ها همراه یکی دو نفر دیگه
تصمیم میگیرن اینو آزادش کنن که یه سری
مشکلات براشون پیش میاد
این سکانس آخر واقعا نمی دونم چه جوری تعریف کنم :
وقتی میرسن به دریا اونجا بیشتر سخره بوده
بقیه دریا رو هم با چند تا قایق میبندند
بچه داستان از طریق ارتباطی که با نهنگه برقرار میکرده
میبرش به اون قسمت سخره ای
و راهنمایی اش میکنه که از سخره عبور کنه (این سکانسم فوق العاده اس)
تمام
