یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/393283-اگه-نفر-قبلیت-بخواد-شمارتو-ازت-بگیره،کدوم-جمله-رو-بش-میگی؟?highlight=
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/401998-به-نظرت-هدف-از-افرینش-نفر-قبلی-چیه؟؟؟؟؟؟؟؟?highlight=
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/402000-اگه-به-بن-بست-بخوری-چی-کار-میکنی؟?highlight=
    زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست
    در حق ماهر چه گويد جاى هيچ اكراه نيست
    در طريقت هر چه پيش سالك آيد خير اوست
    در صراط مستقيم اى دل كسى گمراه نيست
    تا چه بازى رخ نمايد بيدقى خواهيم راند
    عرصه ء شطرنج رندان را مجال شاه نيست
    چيست اين سقف بلند ساده ء بسيار نقش
    زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست
    اين چه استغناست يارب وين چه قادر حكمتست
    كاين همه زخم نهان هست و مجال آه نيست
    صاحب ديوان ما گوئى نمى داند حساب
    كاندرين طغرانشان حسبه لله نيست
    بنده ء پير خراباتم كه لطفش دائمست
    ورنه لطف شيخ و زاهد، گاه هست و گاه نيست
    هر كه خواهد گو بيا و هرچه خواهد گو بگو
    كبر و ناز و حاجب و دربان بدين درگاه نيست
    بر در ميخانه رفتن كار يك رنگان بود
    خودفروشان را به كوى مِى فروشان راه نيست
    هر چه هست از قامت ناساز بى اندام ماست
    ورنه تشريف تو بر بالاى كس كوتاه نيست
    حافظ ار بر صدر ننشيند ز عالى مشربيست
    عاشق دردى كش اندر بند مال و جاه نيست
    پروفم زشت شده یا خوب تر شده؟دوستان اخفالم کردن عوضش کردم:razz:
    :redface:ای وای خجالت کشیدم:redface:

    ندا که...
    ما هم اگه خدا بخواد میایم
    این "یوسف خوشنام ما" یه کم راحتمون بذاره خیلی کارا داریم برای انجام دادن!
    :redface:مرسی داداشی
    ما بریم کمک مادر
    شب خوش

    راستی جمله منتخب تاپیک چی بود؟
    هفته پیش 50%عمل کردم
    ایشالا این هفته برسونیم به صددرصد...
    بله...مرسی از صداقتتون آقای ته تغاری:D
    جالبه...واقعا رابطه جالبی با مادرتون دارید

    خدا نگهشون داره براتون
    آها از اون نظر!
    بله دیگه ما عصبانی نمیشیم اگه بشیم دیگه واویلا:biggrin:
    میشه بپرسم چرا انقد دیر جواب میدید؟با دیال آپ هستید؟
    مرسی:biggrin: فکر نمیکردم با نفرین من کسی بخنده!
    البته اون موفع انقد عصبانی بودم که واقعا اگه اون بنده خدا جلو دستم بود واقعا زده بودمش!
    نه برادر من...نه...خیلی هم خوب بود
    اون موضوع هم یه عصبانیت بچگانه بود که شکر خدا برطرف شد:redface:

    اتفاقا میخواستم بیام بگم ما هر چی میگیم شما یه دونه بهترشو رو میکنید...دس مریزاد!
    آمد بهار جا ن ها ای شاخ تر به رقص آ
    چون یوسف اندر آمد مصر و شکر به رقص آ

    چوگان زلف دیدی چون گوی دررسیدی
    از پا و سر بریدی بی بال و پر به رقص آ

    تیغی به دست خونی آمد مرا که:«چونی؟»
    گفتم:«بیا که خیر است» گفتا «نه شر، به رقص آ»

    ای مست هست گشته بر تو فنا نوشته
    رقعه فنا رسیده بهر سفر به رقص آ

    پایان جنگ آمد آواز چنگ آمد
    یوسف ز چاه آمد ای بی هنر به رقص آ

    با چند وعده باشد وین سر به سجده باشد؟
    هجرم ببرده باشد رنگ و اثر به رقص آ

    کی باشد آن زمانی گوید مرا فلانی
    «که ای بی خبر فنا شو ای باخبر به رقص آ»

    طاووس ما دراید و آن رنگ ها برآید
    با مرغ جان سر آید«بی بال و پر به رقص آ»

    کور و کران عالم دید از مسیح مرهم
    گفته مسیح مریم:«که ای کور و کر به رقص آ»

    مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین است
    اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ
    قسمتی از شعر مولوی یه:آمد بهار جان ها ای شاخ تر به رقص آ...
    بله شنیده ام!
    البته مال بعد اسلام آوردنشو
    ارزوتون رو گذاشتم در صفحه اصلی
    انشالله
    دفعه بعد که برگشتید
    به آرزوتون رسیده باشید
    ما هر هفته
    یه متن جدید میذاریم
    و منتظر نظرات شما هستم
    اهسته تر از بوی گل با تو سخن می گویم
    ارامتر از عطر شبنم و برگ
    به بوی تو اویخته ام امشب تنهایی ام را
    اه گل ناز گل ناز گل ناز
    چقدر از تماشای تو خالی بوده ام
    چقدر از تمنای تو سر شار
    باغ بی نام و نشانی بودم رها شده در
    فراموشی و خاموشی
    به نوازش سر انگشت عطر تو برخاستم ازخواب
    اه گل ناز گل ناز گل ناز
    دست خواهش کودکانه ام قد می کشد تا ساقه ات
    اه گل ناز گل ناز گل ناز
    در اخرین شاخه ایستاده ای با دامانی چیده
    عطری افسونگر
    گل نازم
    گل نازم
    چون پاره سنگی عاشقم به گنجشکی هراسان
    و هر بار نا امید برمی گردم به خاک بر می گردم به خویش
    من میدانم..............
    من میدانم که خانه دوست کجاست؟؟
    ان جایی است که پر از عطر گل یاس و میخک است .
    ان جایی است که بوی دفتر کهنه ی خاطرات کودکی میدهد .
    صدای قهقهه ی محبت در فضا پیچیده است و من میتوانم ردپای عشق را در آنجا ببینم.
    خانه ی دوست آنجاست. . .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا