کلی گشتم قشنگهاش پیدا کردم
بعدم به ترتیب سفرم گذاشتم
فقط مشهد اخرش نذاشتم
بعدم به ترتیب سفرم گذاشتم
فقط مشهد اخرش نذاشتم
-
یارو ترسید پستشو پاکید!!!!!!!
چرا...داشت کروکی میزد!!
یه دونه از چفیه های من داشت...! چش روشن...تو کمرشم سرب داشت!!
بگو کی رو دیدم!! اون یارو حقیقی/مجازی رو...یه 7-8 باری اومد مارو نگا کرد و رفت سر خاکِ علی اکبر هاشمی!
اوهوووووم!!!!!!
عشق و حال؟؟!؟!! ترکیدم...72 تا شستم...واسه حاجت ملت من پوکیدم! سختشم افتاد به من! خانوم فقط آب میگرفتن...البته افتخاره و وظیفه!
حالا یه آقایی بود اونجا-جانباز-من گفتم که اینجا هستم، یارو فک کرد دیگه خیمه زدم تو 44! به من میگه ایشالا از این به بعد میای بهت جارو و ریکا و دستمال میدم و...!!
شاغل شدیم رفت!
-------------------------------
تو روحت...نکن این کارو مهشید...
حافظم بردی کافه مارو نبردیا!!
خوب...خیلی خوب...!! لاتوصف!
دوست دارم یه بار برم امام رضا چون بهم نزدیکتره بعد برم سوار قطار شم برم قم حرم حضرت معصومه بعد برم جمکران بعد هم حرم امام بعدم باورکن دوست دارم دوباره برم مشهد
سلام...حافظتو قربون!! راست گفته خب بنده خدا!!
جات خالی رفتم حرم...کفشم گم شد، گفتم آقا با ما هم؟؟!!! بابا ما که انقلابی هستیم، بذار این بلاها رو سرِ ضدانقلاب درآر!! والا!!
شوخی شوخی با کفشِ منم شوخی؟؟!! با دمپایی باید میرفتم خونه...صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم/تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم
دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود/مگرش هم سر زلف تو زنجیر کنم
با سر زلف تو مجموع پریشانی خود/کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم
آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات/در یکی نامه محال است که تقریر کنم
آن زمان کارزوی دیدن جانم/در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم
گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد/دل و دین را همه دربازم و توفیر کنم
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی/من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
نیست امید صلاحی ز فساد حافظ/چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم
تعبیر:کاملا در مقابل عشق کسی خود را باخته اید.انقدر دیوانه شده اید که نصیحت دیگران هم در شما تأثیر نمیکند.سعی کنید به فساد کشیده نشوید.تقدیر هرچه باشد همان خواهد شد تسلیم سرنوشت باشید.
حافظ جان...حالا باید جلوی جمع آبروی منو میبردی؟نمیشد دوتایی حلش کنیم؟
داشتن منو لت و پار میکردن!!!!همه چیز را می توان حاشا کرد، جز عطر آنکه دوستش می داری.!!!
ای لعنت....
مثل خودمی
منو تو آدم بشو نیستیم
در ضمن! "شهید حجت" کبابم کرد...انقدر سوختم که نتونستم تا آخر بخونم...مرسی...
دارم اینو می گوشم، بیا:
خدایا عاشقان را با غمِ عشق آشنا کن/ ز غم های دگر غیر از غمِ عشقت رها کن
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری/ شکسته قلبِ من جانا به عهدِ خود وفا کن
خدایا بی پناهم، ز تو جز تو نخواهم/ اگر عشقت گناه است، ببین غرقِ گناهم
دو دستِ دعا فرا برده ام به سویِ آسمانها/ که تا پرکشم به بال غمت، رها در کهکشانها
چو نیلوفر، عاشقانه، چونان می پیچم به پایِ تو/ که سرتا پا بشکفد گل ز هر بندم، در هوای تو
ز دست یاری اگر که نگیری تو دستِ دلم را، دگر که بگیرد؟ / به آه و زاری اگر نپذیری شکسته دلم را، دگر که پذیرد؟
از مخ تعطیلم نه؟؟!! تمرینِ تایپ می کنم نصف شبی!![IMG] یادته یه تیکه شو خوندی بقیه شو یادمون نیومد؟؟!! ببین یادم بود...فقط به عشقِ تو...[IMG]
سفر بخیر مسافرِ من!!!
غلط کرده نباشهقبلی شهید بابایی بود!!من خیلی تنوعو دوست دارم!!!
کوچک که بوديم چه دل هاي بزرگي داشتيم
اکنون که بزرگيم چه دلتنگيم
کاش همان کودکي بوديم که حرفهايش را
از نگاهش مي توان خواند
اما اکنون اگر فرياد هم بزنيم کسي نمي فهمد
و دل خوش کرده ايم که سکوت کرده ايم
سکوت پر بهتر از فرياد تو خاليست
دنيا را ببين... بچه بوديم از آسمان باران مي آمد
بزرگ شده ايم از چشمهايمان مي آيد!!
بچه بوديم دل درد ها را به هزار ناله مي گفتيم همه مي فهميدند
بزرگ شده ايم درد دل را به صد زبان به كسي مي گوييم ...هيچ كس نمي فهمهمنافق...خوب منم دیگه...
منافق کیست؟؟
معرفی منافق در اتاق تفسیر قرآن کریم
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...