عشق و حال؟؟!؟!! ترکیدم...72 تا شستم...واسه حاجت ملت من پوکیدم! سختشم افتاد به من! خانوم فقط آب میگرفتن...البته افتخاره و وظیفه!
حالا یه آقایی بود اونجا-جانباز-من گفتم که اینجا هستم، یارو فک کرد دیگه خیمه زدم تو 44! به من میگه ایشالا از این به بعد میای بهت جارو و ریکا و دستمال میدم و...!!
شاغل شدیم رفت!
-------------------------------
تو روحت...نکن این کارو مهشید...