mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هوای من


    نفس های گل سرخی ست


    با لهجۀ عطرها


    صدا می زند تو را


    تو می وزیُّ


    کوچه باغ دلم


    می برد مرا به شبنم زار


    بوی سبز علف


    عطر خیس شبدرها


    پر می کشد


    چکاوک از پرچین سینه ام


    و در جویبار خیالت


    تن به عشق تو می شوید


    زیر آفتاب گرم چشمانت





    نزدیکتر بیا ..... دل بسپار به سازِ دلم

    با همه غمی که گاه .... در نغمه هایش دارد

    تقصیر از من نیست ...... تقصیر این دل است

    که نغمه هایش همیشه شاد نمی شوند

    اما ..... تو بیا

    نزدیکتر بیا ... چرا که در حضورِ تو

    از یاد می برم ..... غمهایِ دلم

    تو سرود قشنگی باش تا که من

    نوای شادی باشم کنارِ نغمه هایِ تو


    نزدیکتر بیا ......

    اینجا ..کنار برکه ی احساس نشسته ام ...

    بیا ... دل به قطره هایِ قشنگِ این برکه بسپاریم ......


    شبی این غصه صبرم را برانگیخت

    که طاق طاقتم بر دل فـــرو ریخت

    کسی تفســــــیر اشکم را نفهمید

    ز سیلابش دلم ویرانه گـــــــــردید

    رَوَم روزی به شــــــــــهر قاصدکها

    شَـــــــــــوَم سنگ صبور شاپرکها

    روم آنجا که شهرش آسمانیست

    غـــــــروب خاطراتش ارغوانیست

    بیا با من درین ره همـــسفر باش

    شریک لحظه های پر خطــر باش

    تو ای فـــانوس تنهایی شـــــــبها

    مــــنم طــــــــــــوفان بیا آرام دریا


    شب را دوستـــ ــ ـ دارم ...!

    چرا که در تاریکـــ ـی ..

    چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!

    و هر لحظــــــــ ـه ..

    این امیـــــ ـد ..

    در درونــــــ ــم ریشه می زند ...

    ... که آمده ای ..

    ولی من ندیده ام


    ای دلیل پرسه های عاشقانه***

    فقط برای تو...آری برای تو

    برای چشم های پر مهر و عطوفت تو من هنوز عاشقانه مینویسم...

    این را باور کن که در تنهایی خویش تنها در افکار پیچیده و مبهم خود زیبایی چشم های عاشق ترا ترسیم میکنم...

    و در هر بیت شعرهایی که مینویسم از معنای نگاه های گرم و صمیمی تو هزاران واژه مینویسم...

    من از افق طلایی قلبت آغاز میکنم و همراه تو با کوله باری از باورهای عاشقانه قله های سپید فردا را فتح خواهم کرد

    واین بار فریاد خواهم زد اسمت را از بلندای فرداها تا بدانند که دوستت دارم ترا به ارزش همه زندگی کردن ها....!

    باورم کن که در این دنیا همه چیز غیر باور است جز عشق!!

    عشق دریچه ایست به سوی زندگی...

    عشق دنیاییست پر از باور...


    :gol:خدا بر دل ها و گوش هایشان مهر نهاده و بر چشم ها پرده ای، برای آنان عذابی بزرگ است.:gol:
    دلیل این عذاب چه چیزی می تواند باشد؟؟
    برای یافتن پاسخ اینجا کلیک کنید.
    سلام دوست خوبم....
    اگر اینجا اومدم که جواب سوال تو بدم واس این بود که گفتم ممکنه چون جواب سوالت و در مورد مولانا گرفتی دیگه به اون قسمت سر نزنی...
    من خودم سخنان دکتر قمشه ای رو زیاد گوش میدم....
    میتونی به راحتی دانلود کنی...
    هم به صورت صوتی و هم مجموعه مقاله
    موفق باشی....
    گآهی . . .

    بــِدونِ بــُغض وَ گــِریــِه . . .

    بآیــَد قــَبول کــُنی . . .

    کِ فــَرآموش شــُدی ..!!!!

    گـاهــــی لـال مـــی شود آدم ..

    حـرف دارد!!

    ولــ ـ‌ـ‌ـ ـ ـ ـ ـی ..

    کلمه نـدارد ...

    اِنتِظار نَدارَم تو اَوَل بِگویی دِلَم بَرایَت تَنگ شُده اَست ..

    اَما حَدِاَقَل میخواهَم وَقتی مَن اَوَل میگویَم ..

    بِگویی مَـنَـ ـم هَـمـیـ ـنـطــ ـور...

    مثل قالی نیمه تمام به دارم کشیده ای




    یا ببافم یا بشکافم




    اول و آخر که به پای تو می افتم.
    برای تو می نویسم

    برای تویی که مقصود تمام نوشته های منی

    تویی که الفبای عشق را به من آموختی

    تویی که مرا سرگدان دنیای قشنگ عاشقی کردی

    تویی که قلم روان قلبم را به دستم دادی

    تا برای اولین بار برای تو بنگارد

    تویی که دیگر هیچ گاه نمی توانم از کنارت بی تفاوت بگذرم

    تو یی که هیچ در وصف مهربانی بی پایانت نمی یابم

    و تنها حرف و کلامی که برایت می یابم این است:

    " دوستت دارم "
    خوش به حال باد
    گونه هایت را لمس می کند
    و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!
    کاش مرا باد می آفریدند
    تو را برگ درختی خلق می کردند؛
    عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!
    در هم می پیچند و عاشق تر می شوند
    مانی جون خیلی خوشحال شدم امروز بودید.......خوبی هاتونو فراموش نمیکنم با اینکه زمان زیادی نیس باهاتون اشنا شدم....مواظب خودتون باشید ......:redface:
    بالا بروی ؛

    پایین بیایی ...

    بی فایده است ؛

    من تو را همینجـــــا ، میان بازوانم میخواهم ..
    یک نفر در همین نزدیکی ها چیزی

    به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است.....

    خیالت راحت باشد،آرام چشمهایت را ببند.....

    یک نفر برای همه ی نگرانی هایت بیدار است.....

    یک نفر که از تمام زیبایی های دنیا،

    تنها تو را باور دارد........
    تـا یـادت مـی کنـــم ..

    بـاران مـی آیـد ..

    نمیدانستم لـمـس ِ خـیـالـت هـــم ...

    وضـو مـی خـواهــد !

    خسته شدم ..

    از نوازش کردن عکسات !!


    دستــــ ــم را بگیـــ ــر تـــو را یـــــــ ــاد بگیرم.....

    هر شـــــــــَب ..

    امروزمـ رآ خَط میزنَــــــــــمـ ...

    بآ خودَم میگویَـــــــــــــــــمـ : فَردآ از سَر می نویســــَــمـ ..!

    ایــــــــنجوری نَــــــــــبودنـــت کنــــــــآرمـ ..

    کمــــــــتَر مَعلوم میشَــــود...

    گــــفته باشــــم !.!.!

    مـــن درد مــــــــی کــشــم .. ؛

    تــــو امــا …. چشم هــایت را ببنــد !

    سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیالی ...!

    دستانمـ رآ که مے گیرے .. مَن دیگر از آنِ خود نیستم!

    حرارتمـ به اوج مےرسد!

    و نمیدانم که این از شرم است ...

    یآ ...

    تصور روزهآیے که باید نبودتـــ را لمس کنمـ !!!

    ای کاش نقاش چیره دستی بودم

    تا لحظات با تو بودن را در تابلویی می کشیدم

    و به هنگام دلتنگی به آن می نگریستم .

    ای کاش شاعر بودم

    تا لحظات خوب با تو بودن را در شعری می گنجاندم

    و به هنگام دلتنگی آن را می خواندم .

    ولی حال که هیچ یک از اینها نیستم فقط میتوانم بگویم :

    دوستت دارم...



  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا