S
پسندها
1,849

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
    من باز اومدم
    مرسی اجی برا عکسات
    خوبی؟
    للام عسیسم...خوفییییییییییی؟
    میسی بخاطر همه عسکای خوشجلت و تبریکاتت
    عید تو هم مفالککککککککککک
    سنام عمه گسنگمممممممممممممممممم
    عید سمام مبالکککککککککککک
    دوسد دالم ماس ماس
    چه پیچ خوسملییییییییی
    اره اجی
    الاعمال بالنیات (خداکنه درست نوشته باشم :Dیکی نیست بگه بچه خب مجبوری عربی بگی:surprised:)
    اره الان باید برم
    شبت خوش خواهر کوچولوی من :):gol:
    اجی چه خوب شد امشب بودی دلم برات یه ذره شده بود همش دلم میخواست بیام خونه پیشت:D
    ای جونم اجی کوچولوی خودمی:) (هرچند این عکس یکم با تصوراتم از خودم و تو فرق داره اخه از نظر ظاهری فکر کنم ازت کوچیک تر باشم:D)
    چشم اجی:redface:
    من برم استراحت کنم:D
    اخه فردا از صبح میرم کتابخونه بعد با همه کتابام با هم میریم عروسی بهشون قول دادم ببرمشون :D
    دو روزه درس نخوندم همش بیرون بودیم. فردا باید خیلی بخونم اخه چند روز دیگه هم باز نمیتونم درس بخونم مهمون داریم یه روزم که ازمون دارم مسافرت هم که احتمالا بریم کلا یه هفته عقب میوفتم همش عقبم ای خدا خسته شدم تازه همین چند روز پیش رسیده بودم به برنامم که باز الان همه چی به هم ریخت:cry:
    سلام اجییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
    مرسی خوبم.
    تو خوبی؟
    سلااااااااااااااااااااااااااااام خواهر جونم
    خوبی؟
    عاشقتم.. دلم برات تنگ شده ولی اجی نمیتونم زیاد بیام کلا برنامه هام به هم ریخته دو روزه درس نخوندم فردا باید خودکشی کنم برام دعا کن موفق بشم:D
    بیا اجی برات کادو خریدم روزه هاتو کامل گرفتی:D

    [IMG]




    یادت هست مادر؟
    اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، کشتی؛ تا یک لقمه
    بیشتر بخورم یادت هست؟
    شدی خلبان، ملوان، لوکوموتیوران
    میگفتی بخور تا بزرگ بشی
    آقا شیره بشی... خانوم طلا بشی

    و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته
    باشم قورت بدهم حتی بغض های نترکیده ام را...
    آجی حس میکنم دیگه وقت تفریحای اونجوری من دیگه تموم شده !
    از وقتی که رفتم سر کار حس میکنم دیگه وارد مرحله جدیدی از زندگیم شدم که دیگه تفریحات اون شکلی توش خیلی رنگ و لعاب نداره !
    آجی من از الان دارم رنج و سختی به خودم میدم که بعدا اون رنج و سختی نکشه !
    وگرنه منم میتونستم مثل بقیه دوستان برم شمال از شمال برم اینور و اونور و ...
    خب از همین خندم میگیره :D
    احساس بی خاصیتی بهم دست میده ! امروز خونه تنها بودم مثل خیار چنبر در و دیوارو نگاه میکردم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا