mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • شما یادتون نمیاد زيره گنبد کبود ..

    دو تا عاشق بودن و کلي حسود ...!!!

    تقصير همون حسودا بود که الان شده ..

    يکي بود يکي نبود ..!

    خوشـــــــــ به حـــال خــــــــــــــدا ..

    كه "لحظه به لحظه " با توســـــــــت ...

    و "مـــ ـــــــــــــن" همیشــــــه درباره ی "تـــ ـو" بـــا "او"

    حرف می زنــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم ...

    مثل همیشه برای "تـــــــــو" ... مینویسم...

    "تـــــــــو" ...

    به نیت هرکه دوست داری ..

    ... بخوان ...

    ایـن روزهـا ...

    نـبـضـم ڪـُـنـد مـﮯزنـد ..

    قـلـبـم تـیـر مـﮯڪشـد ..

    دارم صـداﮮ ِ خـورد شـدن ِ احـسـاسـم را ..

    لا بـﮧ لاﮮ ِ ..

    چـرخ دنـده هـاﮮ ِ زنـدگـﮯ مـﮯشـنَـوم ...

    هــزار بـار آمـدم خطــت بزنم از قلبم....

    خود خودتـــ را...

    یــادتـــ را...

    اسمــت را...

    امــا...

    فقط قلبــم پر شد از خط خطی های عاشقانـه...!!!

    کم باش.......

    از کم بودنت نترس.....

    اونی که اگه کم باشی ولت میکنه..........

    همونه که اگه زیاد باشی حیف و میلت میکنه!!!

    ﻋﺯﻳزﻡ فراق ﻳﻌﻧﮮ : "دورﮮ"

    دورﮮ ﻳﻌﻧﮮ : "دﻟﺗﻨﮕ__________ﮮ" ..

    دﻟﺗﻨﮕﮮ ﻳﻌﻧﮮ : "ﺗ___________و" ..

    ﺗو ﻳﻌﻧﮮ : "همه ﮮ دﻧﻳ______________________ا ﮮ" من ...

    سراغِ تو را ..

    از شعرهای من می‌گیرند همه ..

    حال آن‌که من هنوز خودم تو را ندیده‌اَم ..!

    نمیدانم شریک تخت خوابت کیست ...

    اما هنوز ...

    شریک بیخوابی من خیال توســـــت ...

    ایـن دَردی کـه مَــن مـی کِشــم ..

    درد بـی تــو بــودن نیست !.!.!

    تـــاوان بـــا تـــو بـــودن است !!!…

    گنجشک کنج آشيانه اش نشسته بود.
    خدا گفت: چيزي بگو !
    گنجشک گفت: خسته ام.
    خدا گفت: از چه ؟
    گنجشک گفت: تنهايي، بي همدمي. کسي تا به خاطرش بپري، بخواني، او را داشته باشي.
    خدا گفت: مگر مرا نداري ؟
    گنجشک گفت: گاهي چنان دور مي شوي که بال هاي کوچکم به تو نمي رسند .
    خدا گفت: آيا هرگز به ملکوتم نيامدي ؟
    گنجشک سکوت کرد. بغض به ديواره هاي نازک گلويش فشار آورده بود.
    خدا گفت: آيا هميشه در قلبت نبوده ام ؟! چنان از غير پُرش کردي که جايي برايم نمانده.
    چنان کوچک که ديگر توان پذيرشم را نداري . هرگز تنهايت گذاشتم ؟
    گنجشک سر به زير انداخت . دانه هاي اشک ، چشم هاي کوچکش را پر کرده بود .
    خدا گفت : اما در ملکوت من هميشه جايي براي تو هست ، بيا !
    گنجشک سر بلند کرد . دشت هاي آن سو تا بي نهايت سبز بود .
    گنجشک به سمت بي نهايت پر گشود
    سلام خوبید خوشحا می شم به من سر بزنید من تازه عضو شدم مرسی.
    خنده ام میگیرد از اینکه

    هنوز بهت فکر میکنم

    خدایا کمکم کن…

    خسته شده ام

    وقتی مال من نیست

    چرا تو فکرمه…!!!

    گــــفته باشــــم !.!.!

    مـــن درد مــــــــی کــشــم .. ؛

    تــــو امــا …. چشم هــایت را ببنــد !

    سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیالی ...!

    هر شـــــــــَب ..

    امروزمـ رآ خَط میزنَــــــــــمـ ...

    بآ خودَم میگویَـــــــــــــــــمـ : فَردآ از سَر می نویســــَــمـ ..!

    ایــــــــنجوری نَــــــــــبودنـــت کنــــــــآرمـ ..

    کمــــــــتَر مَعلوم میشَــــود...

    تـا یـادت مـی کنـــم ..

    بـاران مـی آیـد ..

    نمیدانستم لـمـس ِ خـیـالـت هـــم ...

    وضـو مـی خـواهــد !

    هـــــفــــت رنگ در آمدم...

    تا دل بی احســــــاست را با خود به یــــــک رنگی بکشانم ..

    هفــــــتــــــاد رنگ... بـــــازی کردی ..،

    تا...

    سیـــــــاهم کنی!

    اَز هَمــــ ــآن روز اَول کِهـ آمَـــــــــــــدی ..

    بــوی رَفــــــــــــتَن مــــ یدادی ....

    نَگــو نهـ کــهـ دَستهـِ ی چَمـَـدانَتـــــــــ را ..

    مُحکـَـم تَر اَز دَست مَن گـِـرِفتهِـ ـــــــــ ــــــــــبودی ...!

    حالـَت بدون مـَن چِطور است..؟!!

    آرامتـَرے..؟ شادتـَرے..؟ دَغدَغه هایَت کَمتَر شده..؟!.....

    مَن حالَم خوب است اما تو باوَر نَکن ...!

    مَن دل نِگَرانَم و بـے تاب ...

    و فَقَط یِک سُوال از دَرونَم مَرا به دار میکِشَد و ..

    آن این است....

    چرا اینقَدر راحَت گُذاشتـے بِرَوم...؟!!!

    تنهایی یعنی ..

    هیشکی نباشه که الان میون اشکات بهت بگه ...

    دو دقیقه از پای اون کامپیوتر ِ لعنتی ...

    بلند شو بیا بشین پیش من !!!

    خسته شدم ..

    از نوازش کردن عکسات !!


    دستــــ ــم را بگیـــ ــر تـــو را یـــــــ ــاد بگیرم.....

    خـدایـــــا ...

    نســـل ِ مـــن سکوتـــــت را نمــــی بخشــــد !

    بعضـی وقتـــھآ..... دنبآلـ یکـــ کلـید "Shift" میگردمـ....

    برآے دیدنـ اونـ روے آدمـھــا ..!




    و چه اهنگ زیباییست.....
    این اهنگ بودن و نبودن تو..........
    سلام دوست خوبم
    شروع جزء سی ام

    ****<< جلسه هفتگی قرائت قرآن باشگاه مهندسان ایران >>****

    در صورتی که نیتی دارید می تونید به fereshte.m یا mahsa66 اطلاع بدید.
    در پناه حق
    التماس دعا:gol:

    دوری مان ...

    برای تو نمی دانم چگونه می گذرد ...

    اما برای من .... !

    انگار بر گلویم خنجر گذاشته اند و نمی‌بُرند .... !!!

    رد پاهایم را پاک می کنم . .

    به کسی نگویید من روزی در این دنیا بودم. . .

    لطفا این شعر را ..

    آهسته بخوانید...

    روی ِ سطر ِ آخر ِ گریه‌هاش ...

    خواب رفته است شاعر !

    دلم شکست...

    عیبی ندارد ..

    شکستنی است دیگر میشکند ...

    اصلا فدای سرت قضا بلا بود از سرت دور شد !

    اشکام بی امان میریزد...آب روشنی است...

    خانه ات تا ابد روشن !

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا