island1991
پسندها
2,320

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

    خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود:
    با زبانی که گناه نکرده ای مرا بخوان تا اجابتت کنم !
    موسی عرض کرد :
    پروردگار من ؛ کدام زبان است که گناه نکرده ؟!
    فرمود :
    تو با زبان دیگران گناه نکرده‌ای ، بگو برایت دعا کنند .

    محتاج دعام تو دعات فراموشم نکن
    سلامت باشی...خیلی میبخشینا ولی من عادت به بی پروا بودن دارم:بیکاری و مرض + ذقنبود!!!...یه حرکتی بکن خو...کش گردنی ..قوس کمری...واللاااا!!!...نه من بیکار بیکارم نیسم...یعنی نمیتونم بیکر بشینم...بعد افطار باشگام...صبحم با رفیق مفیقا ولچرخی+ تدریس زبانم که دارم...اینجوریا دیگه...راسی ترم چندت بود؟
    sahlam 2khiye..Ahvalet?..namaz rooze ghabool..atte age !!!;)...tabestun che mikone bahat?
    آره..خیلی جیگیله
    به قهقرا..
    صد در صد ما..بی بصیرت:razz:
    بیا در تاپیکش بحثو گرم کن نسی
    در زنــدگــی

    بیشـــتریــن دروغی که گفتم

    ایـن کلمه اسـت

    " خوبم "
    یه لینک شده!!!:surprised:
    بنده بی تقصیرم:D
    سلام به روی ماهت گل بانو
    سلام والا نمیدونم من واسه اون شکلکه گفتم
    نمیدونم چرا اینجوری شده!!:surprised:
    ما در عصر احتمال به سر می بریم

    در عصر شک و تردید

    در عصر پیش بینی وضع هوا

    از هر طرف که باد بیاید

    در عصر قاطعیت تردید

    عصر جدید...

    عصری که هیچ اصلی

    جز احتمال یقینی نیست

    اما من...بی نام تو...حتی یک لحظه هم احتمال ندارم!

    چشمان تو عین الیقین من است

    قطعیت نگاه تو دین من است

    من از تو ناگزیرم

    من بی نام ناگزیر تو می میرم

    قیصر امین پور
    رفتم حمام یخ زدم دیگه نیومدم
    اماااا
    شعرات عجیییییب به دلم نشست
    خوشم اومد
    برم چندتا به سلامتی به افتخارت بدم:redface::heart::redface::D
    خواهش نسترن جان این چه حرفیه
    سرت سلامت باشه مهربون:D
    (زود جبران کنی ها:D)
    مـــهر خـوبان دل و ديــن از همه بـي پروا برد رخ شــــطرنج نبرد آنــــچه رخ زيبا بـــــرد
    تو مـــپندار که مجنون سَرِ خود مجنون گـشت از ســمک تا به سماکش کِشش ليـــلي بــرد
    من به ســرچــشمه خورشيد نه خود بـردم راه
    ذره اي بــــــودم و مــهر تو مـــرا بالا بـــرد
    من خسي بي ســر و پايم که به سيل افــــتادم
    او که مـي رفـــــــت مرا هم به دل دريا بـرد
    جام صهبا ز کــجا بـود؟ مگر دســت کــه بود
    که به يک جلوه دل و دين ز همه يک جا برد
    خم ابــــروي تو بود و کــف ميــــنوي تو بود
    که دريـــــن بزم بـــگرديد و دل شيدا بـرد
    خودت آموختي ام مهر و خودت سوخـــتي ام
    با برافروخـــــته رويي که قرار از ما بــــرد
    همه ياران به ســـــر راه تـــو بوديم ولــي
    غــــم روي تو مرا ديد و ز مــن يــغما بــرد
    همه دل باخته بوديم و پريشان که غمت
    همه را پشت ســر انداخت مرا تنــها برد:gol:
    همین چند روزِ پیش
    فکر کردم
    می توانم عاشق کسی شبیه تو شوم،
    از همین چند روزِ پیش
    هیچ کس
    شبیه تو نیست..
    داشتم خانه را مرتب می کردم
    که حس کردم
    باید همه چیز را در این جهان رها کنم
    وبه تو بگویم
    که دوستت دارم
    .
    .
    .
    من زخمهای بی نظیری به تن دارم اما
    تو مهربانترینشان بودی
    عمیقترینشان
    عزیزترینشان
    بعد از تو آدمها
    تنها خراشهای کوچکی بودند بر پوستم
    که هیچ کدامشان
    به پای تو نرسیدند
    به قلبم نرسیدند


    بعد از تو آدمها
    تنها خراشهای کوچکی بودند که تو را از یادم ببرند اما
    نبردند
    تو بعد از هر زخم تازه ای دوباره باز می گردی
    و هر بار
    عزیزتر از پیش
    هر بار عمیق تر
    با چشم هات زنده گی کرده اَم
    وقتی هنوز می تابیدند.
    ولی حالا ؛
    این ابرهای لعنتی
    دارند دست به خودکُشی اَم میزنند!

    رضا کاظمی
    به سلااااااااااامتی دلت که یه دنیاست
    نبینم غم تو دلت بشینه گلکم:D:D:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا