یه بار هم تو کلاس ما استاد تمام ماکتارو گذاشت رو کف اتاق و همه در مورد کارا حرف میزدن و از کار خودشون دفاع میکردن
حرفای خیلی بیمعنی میزدن و با هم تعارف میکردن
حرفایی که استاد دلش میخواست بشنوه
یه دفه استاد نظر منو خواست که منم بدون تعارف گفتم تمام کارای کف اتاق مسخره و مزخرفن
علی یعنی کارد میزدی خونه هیشکب در نمیومد
استاد دلیلشو پرسید منم گفتم اینا همش کارایی رو میارن که فک میکنن به نظر شما درسته و هیشکی کاری نمیاره که به نظر خودش درست باشه
استاده از حرفم بدش نیومد ولی
از اون روز به بعد استاد یا اصلا از من نظر نمیخواد یا خیلی کم میخواد