بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین
عاشق شدن
آنقدر بخندی که دلت درد بگیرد
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی
ازحموم که اومدی بیرون ببینی حوله ات گرمه
آخرین امتحانت رو پاس کنی
کسی که معمولا زیاد نمی بینیش و دلت می خواد ببینیش بهت تلفن کنه
توی شلواری که تو سال گذشته هم ازش استفاده نمی کردی پول پیدا کنی
برای خودت تو آیینه شکلک در بیاری و بهش بخندی!
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه
بدون دلیل بخندی
به طور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف میکنه
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم میتونی بخوابی
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رابه یاد شما میاره
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی
دوستان جدید پیداکنی
وقتی"اونو" می بینی دلت هری بریزه پایین!
کسانی رو که دوسشون داری خوشحال ببینی
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و ببینی که فرقی نکرده
عصر که شد کنارساحل قدم بزنی
یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کرده اند و بخندی... و بخندی... وباز هم بخندی