mahsa jo0on
پسندها
1,139

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره




  • چطور دلت اومد بری

    بعد هزار تا خاطره ؟
    تاوان چی رو من میدم
    اینجا کنار پنجره؟
    چطور دلت اومد بری
    چطور تونستی بد بشی ؟
    تو اوج بی کسیم چطور
    تونستی ساده رد بشی ؟
    چطور دلت میاد
    با من اینجوری بی مهری کنی ؟
    شاید همین الان
    توام داری به من فکر میکنی !!
    چطور دلت اومد
    که من اینجوری تنها بمونم ؟
    رفتی سراغ زندگیت
    نگفتی شاید نتونم !!!
    دلم سبک نشد ازت
    دلم میخواد بازم بیای !!!
    حتی با اینکه میدونم ...
    شاید دیگه منو نخوای ...
    بزار که راحتت کنم
    از توی رویات نمیرم !!!
    میخوام کنار پنجره
    به یادت آروم بمیرم ...
    به گمانم...
    تنها رهگذر كوچه تنهایی من
    قطره باران هاییست ملموس
    كه به یمن قدم یاد نگاهت در دل
    و به دلداری این خسته وجود
    در حریم نفسم می بارند .
    و همه هم فریاد ..
    شعر زیبایی چشمان تو را می خوانند.
    به گمانم حتی ..
    گل نیلوفر احساساتم
    كه زمان هاست دلش پژمرده
    به امید حضور سبزت
    و به رویای هوایی تازه
    می رود تا فردا..
    و شعف وار...
    به احساس زمان می خندد...

    همیشه از فاصله ها

    گله میکنیم

    شاید یادمان رفته

    که در مشق های کودکی

    برای فهمیدن کلمات

    کمی فاصله هم

    لازم بود ...
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/385509-مقاله-یی-خواندنی-در-مورد-خشونت-علیه-زنان?p=5222278#post5222278
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/385509-مقاله-یی-خواندنی-در-مورد-خشونت-علیه-زنان?p=5222278#post5222278
    سلام عیدت مبارک میبینم که ساز دستت گرفتی ببینم سازم میزنی؟
    بر مهدی و آن هاله نورش صلوات..........بر خال لب و جام ظهورش صلوات
    بی پرده همه انس و ملک میگویند........بر سال و مه و وقت ظهورش صلوات

    میلاد حضرت ولیعصر (عج ) بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد
    سلام عیدتون مبارک باشه!

    مادر؟یاپدر؟نمی دانم!!!توچطور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


    از عاشقی میترسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻟﻬﺠﻪ ﮐﻬﻨﻢ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ
    ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑِ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﺩﻫﻨﻢ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ

    ﯾﮏ ﺷﻤﻊِ ﺗﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺴﺮﺍﯾﻢ ﺍﺯ ﺁﻓﺘﺎﺏ
    ﺷﻤﻊ ﻗﺪﯾﻢ ﺳﻮﺧﺘﻨﻢ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ

    ﻫﺮﺷﺐ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ
    ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻮﺍﯼ ﺯﯾﺴﺘﻨﻢ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ

    ﺑﺮﺩﺍﺭ ﺷﻌﺮ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﻣﺮﻫﻤﯽ ﺑﯿﺎﺭ
    ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻭﺻﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﻢ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ

    ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﻭﺩ
    ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﺨﻮﺍﻩ ﺗﺎ ﮐﻔﻨﻢ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ

    ﻣﻦ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﯾﺸﺒﻢ
    ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻫﻨﻢ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ
    دلم یه جای اروم و بی تنش میخاد
    غیر این کنج تنهایی
    ک بشه توش اروم بود...
    یه جا مث
    ...
    .


    نمیدونم...
    اها
    ... مث اغوش تو
    پ خوبه کمتر با منی کمتر جو زده میشی :D:Dباشه فعلا

    xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx
    یه سوال بپرسم
    چشم غره نمیزنی؟
    دعوام نمیکنی؟
    نمیگی دس بردار؟
    میتونی؟ مردشی مث گذشته ها الکی بگی دوسم داری؟
    درود...........ممنون..........چقدر اين ديالوگ واسم آشنا بود:(
    حتی افرادی که معتقد هستند سرنوشت همه از قبل تعیین شده و قابل تغییر نیست ، موقع رد شدن از خیابان، دو طرف خیابان را نگاه می کنند!
    لیز بود لب دریای نگاهت
    سر خوردم و چ زیبا غرق میشدم
    ارام در عطش
    تو میدانستی
    و چ با هوس از درخت شعر هایت
    پرتقال میچیدی برای من و من ....دیگر نیستم
    هوا سرد است

    اما نه به سردي دستهاي تو

    اين بار به جاي آسمان

    چشمان من باراني است

    و تو بر خلاف هميشه

    که زير باران راه رفتن را دوست داشتي

    زير باران چشمان من

    چتر ميگيري

    و نه مثل هميشه که زير باران قدم زدن را

    مي پسنديدي

    اينبار خيلي مشتاق و بي حوصله از آن

    مي گريزي

    هوا سرد است

    اما نه به سردي دستهاي تو....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا