انسان...
چه کلمه ناشناخته ای
واقعا ناشناخته وعجیب...
متحیرم... سرگشته و حیرانم
آرزوی انسان بودن دارم
اما مگر ممکن است؟
نمی دانم،شاید ممکن باشد؛
ممکن است.
آری ،انسان ،انسان زاده میشود
اما مگر انسان باقی می ماند؟
از آغاز پیدایش تا کنون؛
مادر ،پدر
واژه هایی بودند که هر نوزادی برای اولین بار مکالمه میکرد ومیکند.
امید..
با امیدی بس وصف ناشدنی پا به این دنیا میگذارد
اما دریغ از بی خبری...
شاید بی خبری خود امیدی باشد برای رسیدن به ...!!!
کاش واقعا حق فرزندی و پدر و مادری را به درستی ادا میکردیم.
کاش تا علم ودرک و موقعیتش را نداشتیم از داشتن فرزند امتناع میکردیم.
تا دیگر با سرگردانی و...
دراین دنیا قدم نگذارد و با حسرت
(حسرتی که هر لحظه مانند شعله های آتش در وجودش زبانه میکشد)
به اطراف خود خیره نماند.
کاش
آه
دریغ
وای برما
وای برما پدر و مادر آینده
چه خواهیم کرد بافرزندانمان
امید ارمغانشان است؟
یا حسرت و دریغ؟؟؟
کاش قبل از احساس نیاز به وجود فرزندی بیندیشیم
که فردا نیازی دارد!!!