Data_art
پسندها
3,509

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلامممممممممممم:w41:
    مهلبون من چیکال میتونه.....اجی بوووس صبح جواب میدم..شبت نازززززززززززز[IMG]
    آره خانومی اخراج دائم شد
    گزارشتو دیدم اینکه نوشته میشه اخراج موقت عنوانشه وگرنه دائم شد
    شب سردي است ، و من افسرده‌.
    راه دوري است ، و پايي خسته‌.


    تيرگي هست و چراغي مرده‌.

    مي كنم ، تنها، از جاده عبور:
    دور ماندند ز من آدم ها.
    سايه اي از سر ديوار گذشت ،
    غمي افزود مرا بر غم ها
    فكر تاريكي و اين ويراني
    بي خبر آمد تا با دل من
    قصه ها ساز كند پنهاني‌.

    نيست رنگي كه بگويد با من
    اندكي صبر ، سحر نزديك است‌:
    هردم اين بانگ برآرم از دل:
    واي ، اين شب چقدر تاريك است‌!

    خنده اي كو كه به دل انگيزم؟


    قطره اي كو كه به دريا ريزم؟
    صخره اي كو كه بدان آويزم؟

    مثل اين است كه شب نمناك است‌.
    ديگران را هم غم هست به دل‌،
    غم من ، ليك‌، غمي غمناك است
    ئه، راس میگیا!! تا حالا به موهام دقت نکرده بودم!!

    با اجازه من برم یه کمی به کارا برسم، الان توبیخم میکنن...
    هرچی فکر کردم یادم نیومد مرهم با ه دو چشم بود یا با ح جیمی!

    و اینک خود را نزدیکتر از همیشه به خدای پاک و بلندمرتبه می یابم، و میبینم در پس آن قله، دشتیست پر شقایق!
    دستی درو کنان میکشم بر دشتی مملو از این خلایق، و به دست باد میسپارمشان... تا آنسوی کلان شهری پر دود... باشد که مرحمی شود بر قلبی مجروح!
    بذار برم اون بالا شاید راهی پیدا شد








    آها، یافتم ...
    دست کم گرفتی؟! من خودم یه پا هنرمندم! حیف که اشعارم بیشتر خصوصیه وگرنه برات میفرستادم حال کنی :d

    نه قربونت من حاضرم تا قله قاف برم ولی تهران نیام!
    از جایی نیاوردم که! به جان خودت همین الان فی البداهه از اعماق وجودم سرودم :d
    ما که داریم همین جوری سر به کوه و بیابون میذاریم دنبال سوسک و اینا، گفتم یه بارشم بخاطر شما بریم
    سر به کوه و بیابان میگذاریم از این درد جانکاه، باشد که غرش گوشخراش رودهای خروشان و نعره های دلهره انگیز پروانگان بیابان، بساید آنچه از کین و چرکین بر قلبها سایه افکنده! آه ای خدای ستار و غفار، تو خود شاهد باش که راضیم به دگرگونی احوالم به نزاری، باشد که بندگانت متحول به احسن الحال شوند...
    ای وای، اصلا یادم نبود که شما هنرمندید و حساسسسسسس :D
    شرمنده شدیم بابت شوخی بیجایمان! عفو بفرمایید بانو...
    الان میرم نشاسته داغ میکنم به نیابت از شما میخورم تا گلودردت هم خوب بشه!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا