سلام مرد
اول از همه روز ملی جوراب رو بهت تبریک میگم.
هرچند میدونم توی اون هوا از اولین چیزی که نفرت داری همین یه قلمه
خوشحالم که دستت رفت توی جیبت قبل از اینکه بخوای به هر کس و ناکسی رو بندازی
سختی که همه جا هست... به هر کسی هم اندازه تاب و توانش میدن... یه چیزی توی وجودت دیده که فرستادت اونجا... یه جورایی ازت مطمئن بوده که بهش غر نمی زنی... لیاقتشو داشتی وگرنه کس دیگه ای الان جای تو بود.
وقتی پدر و مادرت از این اتفاق خوشحالند... چرا سختی رو تحمل نکنی... یه عمر اونا واسه راحتی خیال تو سختی کشیدن... دو سال هم تو این سختی رو تحمل کن...
و البته سختی کشیدن ما کجا و ....
مطمئنم از نظر کاری که جات خیلی ردیفه و خیلی بهت میرسن... میمونه یه گرما و یه دلتنگی گاه و بیگاه
گرما رو باید لباس کمتر بپوشی و مایعات بیشتر بخوری (به همین راحتی!) مگه میشه کار دیگه ای هم کرد... گرمه خوب باشه... پولشو میگری.
دلتنگی هم که همیشه هست حتی واسه کسی که زیر نسیم کولر اتاق خودش روزگار سپری میکنه... ربطی هم به دوری و نزدیکی و گرما و سرما نداره.
ببخشید وقتتو گرفتم