ادامه----->
دست خــــــــدا دست مرا در بر گرفت ومدتی به سکوت گذشت.
سپس من سوال کردم : به عنوان پــــروردگار، 
دوست داری که بندگانت چه درسهایی در زندگی بیا موزند؟
خـــدا پاسخ داد :
اینـــــــکه یاد بگیرند ، 
نمی توانند کسی را وادار کنند تا به آنها عشق بورزد.
بــــــــــــــــــــــــ ـلکه
اجازه دهند خود مورد عشق ورزیدن واقع شوند.
اینــــــــکه یاد بگیرند ،
که خوب نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند.
ایـــــــــــــــــــــــ ـــنکه 
بخشش را با تمرین بخشیدن یاد بگیرند.
ایـــــــــــــــــــــــ ـــنکه 
رنجش خاطرعزیزانشان تنها ، چند لحظه زمان می برد 
ولی...
سالیان سال زمان لازم باشد تا این زخم ها التیام یابند.
اینکه یاد بـــــــــگیرند
فرد غنی ، کسی نیست که بیشترین ها را دارد
بــــــــــــــــــــــــ ـــلکه
کسی است که نیازمند کمترین ها است ...!