*سهیلا*
پسندها
1,193

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نمیخوام به اون موقع فکر کنم.....
    هوم؟!
    آره حتما میبینیم همو...
    دوست خوب یه جواهره که راحت به دست نمیاد وقتی هم که اومد نباید به راحتی از دستش داد...
    مشتاق دیدارتم دوست خوبم
    :gol:
    ترم آخرم دیگه...
    زیست شناسی...
    بعد امتحانای خرداد میرم تهران و آخر شهریور از رشت و گیلان و ...خداحافظی خواهم کرد...
    خو بیا...من که از خدامه ببینمت...
    هر کی نیاد شَلَخته...!!!:D
    هیچ کدوم...
    سهیلا جون که بیاد دم علوم پایه دنبالم...:D
    :surprised: خوش به حالت...
    پلو نداشتن؟!
    پلو کباب؟!
    من که رفته بودم هیچی واسه خوردن نبود البته پارسال بهار بود
    شاید الان بهتر شده
    واجب شد دوباره برم...ببینم حال خونه ها خوبه؟!:D
    خدا نکه فیدا فیدا ی شوما برویم ما دیر برگردیم...!
    خوراکی؟!
    من که چیزی ندیدم
    البته نون سنتی بود که من نون خالی دوست ندارم
    من اصلا نون دوست ندارم
    فقط پلووو:D
    هستم گلم...
    یه کم کسالت دارم
    واقعا یکی از قشنگترین موزه هایی بود که رفتم...
    میدونی من عاشق گیلکی حرف زدنم اینجوری دلبری میکنی واسم نه؟!:D
    سلام خواخوری
    این خونه مال موزه ی روستایی نیست؟!
    واقعا حس قشنگی به آدم میده این سبک خونه و زندگی...
    مرسی میباشم...:)
    من برم ناهار بخورم..بدنم جون بگیره برای ادامه شیطنت:D
    بفرما قورمه سبزی............
    من جنوبی هستم
    فاصله ام خیلی زیاد تا شمال
    کاش تابستون جور بشه این پروژ ها امان بدن بیام شمال
    از این خونه ها که فرستادی میخوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
    همینجوری بچه های مثبت مردم رو هوایی میکنی:biggrin:خوب الان میرم به طرف کاراهای خلاف
    موقع عصبانيت 10ثانيه صبر كنيد
    يه ليوان آب هم بخورين
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    حتما فحشهاي بهتري يادتون مياد:biggrin::biggrin:
    سهیلاااااااااا جونم نکنی از این کارهاااااااااااااااا جیززززززززززززززززززز
    روز تولدم مامانم ميگه :”،برو جارو و گردگيري کن،


    شب مهمونا ميان.


    ميگم: مامان من تازه به دنيا اومدم،برم جارو کنم؟


    رفته زير پتو ميگه :


    من هم تازه زاييدم، بايد استراحت کنم !!:biggrin:
    میخواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
    یه دونه ازین سوسک ریزا هست
    هر شب ساعت 12 که میشه میاد رو میزم راه میره
    هی وایمیسته نگام میکنه باز راه میره...
    منتظرم یه شب روی اون غرور مسخرش پا بذاره
    و بگه عاشقم شده...
    :D:cool::D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا