شوق سفر نداشتی ,
قصد گذر نداشتی ,
من با تو زنده بودم , اما خبر نداشتی ,
رفتی و توی قلبم یادتو جا گذاشتی ,
روی تموم حرفات , یک دفعه پا گذاشتی ,
بی تو کدوم ستاره پا به شبم بذاره ؟
ابر کدوم آسمون رو تشنگیم بباره ؟
بی تو چی مونده با من ,
جز یه صدای خسته ,
جز یه نگاه خاموش ,
جز یه دل شکسته,
بال و پرم بودی خبر نداشتی ,
سایه به سایه هر طرف که بودم ,
همسفرم بودی خبر نداشتی .....
پر زدی و ندیدی بال سفر نداشتم ,
گفتی رها شو اما, من دیگه پر نداشتم ...