تبسم44
پسندها
254

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • مرسی .... تقدیم به سر کار خانم .....
    جدی؟ نه بابا من که باور نمیکنم !!!!!
    حالا این آقای محترم چی جوری دله خانوم مهندس ما رو ربودن فرمودن؟
    منم دلم واست تنگ شده بود ...
    گفته بودم که میرم شرکت ممکنه نیام باشگاه!! خلاصه شرمنده بی خبر موندی ...
    حالا چه خبر ؟ خونه ای یا ارومیه؟
    سلام مرسی از تبریکت .....
    خانم مهندس دیگه تحویل نمیگیری ؟ چه خبرا ؟
    من نمیدونم کجا درخواست میدن ولی اگه میشه من رو تو جمع دوستان بپذیرید
    سلاممممممم چطوری؟؟؟؟؟؟ بیا تو تاپیک

    مازندرانیای گل بفرمایید شام!!! نه اشتباه شد بفرمایید گفتمان...
    خیلی مدل پیامت جالب بود ابجی...ممنونم........


    بریک به تمام کسانی که مهندسی را درک کردند، به تمام کسانی که پلی ساختند از انتهای بن بست کوچه ی رفاه تا بیکران، به تمام کسانی که خود را شبانه روز وقف کردند تا همگان شبانه روزی روشن داشته باشند، به تمام کسانی که لذتش را فهمیدند نه آنان که تنها به نامش خوانده شدند
    آن کس که تو را شناخت جان را چه کند////// فرزند و عیال و خانمان را چه کند
    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی///// دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
    شهید بابایی
    گالیله گفته :”بنای هستی بر مبنای هندسه است.” روز تان مبارک خانم مهندس
    سلام ...........
    خوبی؟؟؟
    این روزا باید حسابی سرت شلوغ باشه.
    جدییییییییییییییییییییییییی:eek:

    به سلامتی چه خوب تبریک می گم ابجی جونم
    سلام به دوست گلم.
    مرسی از تعریفات.
    اره یه همشهری پیدا کردم.(معصومه)
    کم پیدایی؟
    منم یه دوسه روزی نیستم.
    :gol:
    ای هــمه آرامشــــم از تو پریشـانــت نبـــــیـنم
    چون شب خاکستـــری ســر در گریـبانت نبینم
    ای تو در چشمان من یک پنـجره لبخند شادی
    همچو ابر سوگــــوار این گونه گریـــانت نـــبینم
    ای پر از شوق رهایــــی رفتـــــــه تا اوج ستاره
    در میان کـــوچه ها افـــتان و خیـــزانت نــــبینم

    مــــرغک عاشـــق کجــا شد تــور آواز قشـنگت
    در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم
    تکیـــه کــن بـــر شانه ام ای شاخه نیلوفریـــنم
    تا غم بی تکیـــــه گاهی را به چشمانت نبینم

    قصـــه دلتنـــگیت را خـــوب من بـــگذار و بـــگذر
    گــــریه دریاچه ها را تــا به دامــانـــت نـــبیــــنم
    کاشکی قسمت کنی غمهای خود را با دل من
    تا که سیــل اشک را زین بیش مهمانت نبیــنم
    تکیه کن بــــر شانـــه ام ای شاخه نیلوفریــــنم
    تا غم بی تکیــــه گاهی را به چشـمانت نبینم
    تکـــیه کن بــــر شانه ام ای شــاخه نیلوفــرینم
    تا غم بی تکیــــه گاهـی را به چشمانت نبینم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا