behzadk2019
پسندها
2,869

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ببخشید شوخی کردم آواتاراتون خیلی قشنگه منم 19 سالمه.یه نوشته ای بالاش بود که نشد بذارم برا همین پاکش کردم در مورد روراست بودن آدم با خودش بود
    ای بابا دو روزم که اینجایی میخوای از باشگاه اخراجت کنن
    خب چه کاریه که بحث میکنی؟
    لووووووووووس ی ادرس دقیق تر نیازمندیم
    پیرجو از بچه ها حکایت نقل میکنه خیلی جالبه همه بچه هارو اذیت میکنه:D
    از نظر من تو زشتویی....
    اون شبم بهت گفتم اون زبون درازه تو زشتو
    کشتی رو تو سرت خرابت میکنم
    (اوخی...ضرر مالی به امیر...پولشو میدم بره یه کشتی نو تر بخره)
    بابایی دیگه این حرفو نزن میدونی که چقد واسم همی
    حتی اگه در حال مرگم باشم جواب تورو میدم
    اخ جووووووووووون منم خیلی دلم میخواد این دوتارو بیخواب کنم
    راستی ی تاپیک هست به اسم حکایت های باشگاه مهندسان نمیدونی تو کدوم تالار؟
    پنه پ فقط مکانیک سخته البته من خیلی باهوشم باورت نشه منو یونی تهران خواست نرفتم

    من فک کنم 17سالمه
    زشتو من اگه عصبانی شم دنیا رو به خاک و خون میکشم به وسایل خودمم رحم نمیکنم...ممکنه آجیم عصبانیم کنه گوشی طرفش پرت کنم...
    که اینجور...طرف خاله عمتو نگرفتی نه؟
    بدبختی من درس درس گفتم که ترم جدید یعنی بدبختی

    درسا رو نمیفهمم خنگم

    همینجوری برا آشنایی
    چی نداره بابام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    خو بیا باهم نفصش کنیم بخولیم باباهیی
    امروز ی تاپیک زده بودن که بیایم رکورد بزنیم تو باشگاه همه بچه ها جمع بشن
    فک کنم اگه امروز میذاشتن همه بچه ها میومدن چون یاهوم قطعه
    ضایع بود ناراحت شدین

    خب حتما یه جوری رفتار کردین که فهمیدن زود ناراحت میشین و لوسین دیگه

    میریم هر قت بهش رسیدم به یو هم خبری میدم ترم نیو=بدبختی
    فقط جای پنگول تو برنامشون کمه :biggrin:
    بابایی من عاخشتم
    راستی یاهو همه مثل اینکه امشب پوکیده باید همه بچه ها بیان اینجا
    خونه خراب کنه لامصب....
    خون همه رو میکنه تو شیشه....
    از خاله عمت بپرس....
    از دستش بعضی وقتها عصبی میشه
    منم دلم میخواست بخوابم..یه خواهر کوچیک دارم 9 سالشه اینا امروز اومدن اینجا از 10 داد زد آجی پاشو تا 1 که افتادم دنبالش بزنمش
    از خاله اوا بپرس چه موجود غیر قابل تحملیه
    خوبی از خودته بابا جونم مرسی که به حرفم گوش میدی عزییزم
    بابایی این طنز خنده بازار هسن میبینی؟ الان گذاشته تو قسمت برنامه کودکش میگه
    سلام به بچه های سیبیلو هروقت میگه یاد تو احسان میفتم:biggrin:
    ولی من خودم میرم دنبال بدبختی بس که راحتم خسته شدم تکراری شده برام

    باشه هر جور خودت میدونی حالا چرا ناراحت میشی ولی خب قشنگ نیس دیگه
    من الان در طی 48 ساعت 10 ساعت خوابیدم فقط
    بعدشم...آواتارمو دوس دارم...خیلیم دوس دارم
    تو راحت باش...بزن لپ تاپت رو خورد کن بهزادی
    خب قشنگ نیست دیگه!!!!!میرم دنبال زندگی و بدبختیم
    بابایی نگو خانوم
    موتور بده بذار من اون داداش امیرتو ببینم ی اش واسش بپزم ی وجب روش روخن باشه
    پس قول بده که به خاطر من مواظب خودتی هروقت سوار موتور میشی
    من کلا همینجوریم یهو میرم یهو میام البته کم کم دیگه کلا میرم خب آواتارتون عکسه کیه هر کی جالب نیستاااااااااا
    نخیرم
    عکس آواتارمو دوس دارم
    به هیچ وجه عوضش نمیکنم
    نگاش کنکاش گره:دی
    این زبونشو برای تو در آورده بودا بهزادی
    قربونت بیشم مسی من باید اول تبریک میگفتم
    وووووووووووای اینارو نگو واسه من کاری نکن بابایی دیگه نذارم بری جایی با موتورها
    شماها یکم به فکر خودتون نیستین ها واستا من داداشتو ببینم
    بابا بهزادی به من ربطی نداره باید کلاه بذاری سرت هرجا میری بگو باشه
    بین عکسام گشتم دیدم این خیلی ناسه...هر وقت تو میای تو پروفم برات زبون در میاره:دی
    نخیر...خبر نداری بدون...خاله عمت رانگ ترنو پارانورمال اکتیویتی میبینه میخنده
    سلام خوبین؟شما کلا با تازه واردا میونه خوبی ندارین؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!خوش امدی چیزی
    هوم؟؟؟؟باوش...میگیرمش...میشینم با خاله آوا میبینمش...اون پایه فیلم ترسناکه
    چی جالب منم نشنیده بودم تاحالا
    یکی از دوستای خانوادگیمون پسملش ساندویچی داره بعد حرم رفتیم پیشش
    خوب این کلاه چیه که زورت میاد بزنی چون میدونم قول الکی نمیدی ازت میخوام بهم قول بدی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا