الهام3
پسندها
321

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام....ممنونم از درخواستت...امیدوارم لایق دوستی باهات باشم



    [IMG]
    ا؟من فک کردم آخرایین.
    بابا من دیگه نمیکشم تو این رشته واقعا سخته.واقعا
    من ترم 5ام پدرم در اومده
    ممنون امیدوارم دوست مفیدی براتون باشم.
    راستی شما کامپیوتر میخونین؟
    بابا حال کردم دمتون گرم خدایی.
    به هر حال خیلی گلی که با اینکه من دست خالی میام بازم میتحویلیم
    بابا اینجا محفل شعرو آدبه.خجالت میکشم بخدا دست خالی.
    ولی برا عرض ارزش شعرات میام که واقعا عالی هستن.
    این کتاب ما که گم شد باید تا کم نیاوردم کلی کتاب بخرم:smile:
    باران بیاید یا نیاید

    تو باشی یا نباشی

    خاطرت باشد یا نباشد

    من خیس از یاد توام !
    براي زيستن دو قلب لازم است قلبي كه دوست بدارد ، قلبي كه دوست اش بدارند قلبي كه هديه كند ، قلبي كه بپذيرد قلبي كه بگويد ، قلبي كه جواب بگويد قلبي براي من ، قلبي براي انساني كه من مي خواهم تا انسان را در كنار خود احساس كنم
    در دیاری دور قایقی روی اب
    موج ها سرگردان
    سرزمین سرخ پر تلاطم
    کنار دریاچه یک فانوس
    کور سوی اتظاری ناب
    لحظه لحظه فاصله کمتر
    و زمان بی تاب
    سی که می رود، دیگر بر نمی گردد.
    ممکن است کسی شبیه او بر گردد، ولی او نیست، فقط شبیه اوست.
    کسی که می رود، حتی اگر بر گردد، یک تکه اش را،
    یک تکه ی خیلی حیاتی اش را، آن جایی که رفته جا می گذارد.
    آن کسی که بر می گردد خودش نیست، یکی دیگر است، تازه اگر برگردد:gol:
    روزی روزگاری اهالی یه دهکده تصمیم گرفتند تا برای نزول باران دعا کنند, در روز موعود همه مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند و تنها یه پسر بچه با خودش چتر آورده بود و این یعنی ایمان...
    سی که می رود، دیگر بر نمی گردد.
    ممکن است کسی شبیه او بر گردد، ولی او نیست، فقط شبیه اوست.
    کسی که می رود، حتی اگر بر گردد، یک تکه اش را،
    یک تکه ی خیلی حیاتی اش را، آن جایی که رفته جا می گذارد.
    آن کسی که بر می گردد خودش نیست، یکی دیگر است، تازه اگر برگردد
    گفتمش نقاش را نقشی زند از زندگی
    با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
    کوک کن ساعت خویش
    اعتباری به خروس سحری نیست دگر
    دیر خابیده و برخاستنش دشوار است
    کوک کن ساعت خویش
    که موذن شب پیش دست گل داده به اب و
    در اغوش سحر رفته به خاب
    کوک کن ساعت خویش
    گویند کسان بهشت با حور خوش است
    من میگویم اب انگور خوش است
    این نقد بگیرو دست از ان نسیه بردار
    که اواز دهل شنیدن از دور خوش است
    عزیزم برام دعا کن چهار ساعت دیگه امتحان دارم، هنوز هیچی نخوندم.;)
    نکته مهم پزشکی برای خانمها تو تایپیک پزشکی قسمت اخبار پزشکی نوشتم لطفا مطالعه کنید
    باور کن!
    هیچ ستاره ای قبل از آسمان متولد نشده نخ بادبادک نگاهت را پایین بیاور ...
    به من نگاه کن من اندازه ی همین آسمان برهنه
    دوستت دارم...و.....و ....شاید كمی بیشتر از آن
    کاش واژه ی حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود که برای بیان کردن دوستت دارم ، نیاز به قسم خوردن نبود
    کوچه های قدیمی را باریک می ساختند تا آدم ها به هم نزدیک شوند حتی در یک گذر.... اکنون چقدر آواره ایم در این اتوبان سرد.
    گر روزی فرا برسد که زن، نه از سر ضعف، که با قدرت عشق بورزد… دوست داشتن برای او نیز، همچون مرد، سرچشمه ی زندگی خواهد بود و نه خطری مرگبار
    من که از کوی تو بیرون نرود پای خیالم!
    نکند فرق به حالم
    چه برانی
    چه بخوانی
    چه به اوجم برسانی
    چه به خاکم بکشانی
    نه من آنم که برنجم
    نه تو آنی که برانی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا