ای دوست قبولم کن وجانم بستان/مستم کن وز هر دو جهانم بستان
با هر چه دلم قرارگیرد بی تو/آتش به من اندر زن و آنم بستان
ای زندگی تن و توانم همه تو/جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی ازآنی همه من/من نیست شدم در تو از آنم همه تو
بازآ که تا به خود نیازم بینی/بیداری شبهای درازم بینی
نی نی غلطم که خود فراق تو مرا/کی زنده رها کند که بازم بینی
هر روز دلم در غم تو زارتراست/وز من دل بی رحم تو بی زارتراست