امروز واسم اخطار اومد
شما مرتكب يك تخلف در باشگاه مهندسان ایران شده ايد.
yunes_prg عزيز،
شما مرتكب يك تخلف در باشگاه مهندسان ایران شده ايد.
دليل: نقض قوانين سايت
-------
کاربر گرامی لطفا از قرار دادن تصاویر بدن نما و نامناسب خودداری کنید و در انتخاب متن های ارسالی نیز دقت کنید
لازم به ذکر است اخطار 1 امتیازی داده شده به شما با کسر 3 امتیاز منفی به دلیل نداشتن تخلف قبلی در پرونده شماست
لطفا از این پس پیشتر دقت بفرمائید
چند نمونه از موارد مورد دار صفحه شما
وقتی لبهایش را بوسیدی... نگران رد رژلبت نباش...سریع با انگشتهایت روی رد بوسه اش نکش...بگذار رد رژ بماند ...بگذار آن چند ثانیه پایان حس لبات هی کش بیاد...
او هم اگر (( او )) باشد به ردش فکر نمیکند میمیرد در اوج لذت گرمی و نرمی لبهایت...
[IMG]
آدمک آخر دنیاست بخند / آدمک مرگ همین جاست بخند /دست خطی که تو را عاشق کرد / شوخی شوخی کاغذی ماست بخند / آدمک بچه نشی گریه کنی / کل دنیا سراب است بخند / آن خدائی که بزرگش خواندی / بخدا مثل تو تنهاست بخند
مراقب افکارت باش
که آنها به گفتار تبدیل می شوند
مراقب گفتارت باش که آنها به کردار تبدیل می شوند
مراقب کردارت باش که آنها به عادت تبدیل می شوند
مراقب عادتت باش که آنها به شخصیت تبدیل می شوند
مراقب شخصیتت باش که آنها به سرنوشت تبدیل می شوند
غضنفرطناب رو پیچیده بود دور كمرش بهش میگن چرا اینطوری كردی؟ میگه می خوام خودكشی كنم میگن پس چرا بستی دور كمرت؟ میگه آخه اول بستم دور گردنم داشتم خفه میشدم
سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت
سفری که برنگشتم ، غرق شدم توی نگاهت
یه دل ساده ی ساده ، کوله بار سفرم بود
چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود
من همون لحظه ی اول ، آخره راهو میدیدم
تپش عشق و تو رگهام ، عاشقانه میچشیدم
گفتمش بی تو دلم میمیرد / گفت با خاطره ها خلوت کن / گفتمش خنده به لب میمیرد / گفت با خون جگر عادت کن / گفتمش با که دلم خوش باشد / گفت غم را به دلت دعوت کن / گفتمش راز دلم را چه کنم / گفت با سنگ دلم صحبت کن
به سلامتیه اون پسری که 10سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت,20 سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت,30 سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه باباش گفت چرا گریه میکنی ؟ گفت: آخه اونوقتا دستت نمیلرزید...!