m.m2 Dec 26, 2011 خوب راست میگم خیلی باحال بود پسر دختره رفته بودن باهم حرف بزنن واسه خواستگاری بعد مادر پسره به بهونه چای میرفت تو اتاق هی میگفت ای چایتانه نخوردینان آمدم استکاما ببرم
خوب راست میگم خیلی باحال بود پسر دختره رفته بودن باهم حرف بزنن واسه خواستگاری بعد مادر پسره به بهونه چای میرفت تو اتاق هی میگفت ای چایتانه نخوردینان آمدم استکاما ببرم
m.m2 Dec 26, 2011 نهههههههههههه فرار موکنیم احسان دیشب داشتم شبکه کرمانشاهو میدیدم بعد میگفت استکام انقدر خندیدم که خدا میدونه یاد خاله بابام افتادم اونم هی ایجو میگه
نهههههههههههه فرار موکنیم احسان دیشب داشتم شبکه کرمانشاهو میدیدم بعد میگفت استکام انقدر خندیدم که خدا میدونه یاد خاله بابام افتادم اونم هی ایجو میگه
arien Dec 23, 2011 ما چاکر داداشمونم هستیم داداش؟با اجازت من برم یه چندتا نقشه دارم باید واسه فردا تحویل بدم.