امروز رفتم پیش فرنوش بگم واسه اون روز ببخشم
هنوز جمله ام تموم نشده گفت نه به خدا من فقط به الهام گفتم که چرا میترا چند روزه ناراحته
همین به خدا
منم این جوری شدم
نمیدونم چرا امشب بیخوابی به سرم زده !! از اون هفته همچین موقع ا ی میترسم !! نکنه !! خدا به همه عقل و معرفت شناخت خودت بده !!
نوشتن ذوست دارم !! و تایپ کردن بیشتر از اون !! خالی شدن همراه با حس ارامش !!