q . asan Nov 30, 2011 مه خو راسشه به دداش احسان گفتم.دیه چه مخوای ازم ببین داداش احسان مخواد کتابای منه پاره کنه، بخدا تازه الان مشقام تمام شد
مه خو راسشه به دداش احسان گفتم.دیه چه مخوای ازم ببین داداش احسان مخواد کتابای منه پاره کنه، بخدا تازه الان مشقام تمام شد
m.m2 Nov 30, 2011 ای داداش قباد چه بشت کردم باشه باشه الان همه اتاقته میریزم بهم او جزوه هاتم پاره موکنم داداش احسان من کاری نکردم
ای داداش قباد چه بشت کردم باشه باشه الان همه اتاقته میریزم بهم او جزوه هاتم پاره موکنم داداش احسان من کاری نکردم
q . asan Nov 30, 2011 دادشی بخدا ای مریم هی اذیتم میکرد منم گفتم تلافیشه سرش در بیارم نمیخواستم دروغ بگم
q . asan Nov 30, 2011 اها خوب گیرت آوردیم، الان تلافی همه او اذیتاته سرد در میارم یادته با اون آتی چقد پشت در کاشتینم
m.m2 Nov 30, 2011 اااااااااااااااااااااااااااااااااا دههههههههههههههههههه مه کاری نکردم الان براتان میگم
q . asan Nov 30, 2011 ای آبجی ما رفته با اغفال رفیق شده بعدشم زده شیشه های سرویسای شکانده تو یه چیزی بشش بگو
m.m2 Nov 30, 2011 احسان ببین داداش قباد منو اذیت میکنه آخه چلا این خواهر چوچولوتونو انقدر اذیت موکنین
m.m2 Nov 30, 2011 ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟