دختر شرقی
پسندها
5,929

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام عسلم سلام جيگرم..
    ببخش خانومي من امشب يه كمي سرماخورده هستم...ايشالا فردا با توان مضاعف ميام تولد رزاجون...از طرف من ازش عذرخواهي كن عسلم...مرسي كه دعوتم كردي خانومي من.
    شبت ستاره بارون و شاد.
    حیف که این اسمایل دونم خرابه و گرنه جواب این میدادم
    من عاشق این اسمایلیم
    دلم تنگه برای گریه کردن کجاست مادر کجاست گهواره من همون گهواره ای که خاطرم نیست....؟ بیا منو ببر نوازشم کن دلم آغوش بی دغدغه میخواد توی این بستر پاییزی مسموم که هر چی نفس ِسبز بریده نمی دونه کسی چه سخت موندن مثه برگ روی شاخه تکیده...!
    ثانیا شو گذاشتم که خودت بگیری رفیق... این ترانه رو خیلی دوست دارم:gol:
    در ادامه خوب :خبر داری خبر داری
    خبر داری که این دنیا همش رنگه
    همش خونه همش جنگه
    نمی دونی نمی دونی
    نمی دونی که گاهی زندگی ننگه
    نمی بینی نمی بینی
    نمی بینی که دست افشان و پا کوبان و خرسندم
    نمی بینی که می خندم
    نمی بینی دلم تنگه؟!
    ناخابل بود عزیزم
    منم مرسی میکنم
    نمیدونستم پیازا رو بخورم یا عشخمون رو ببینم! :دی
    اوره؟
    موش اومد و دست داره و پا داره موخونه؟ :دی
    اوره اصن تیکه پارس لامصب
    ببین سرش مال تو بوداااا
    بقیش مال منه، یادته که؟
    اوفففففففففففف
    دم اسبیش رو ندیده بودم
    بابا دم اسبی
    بابا خوشتیپ :دی
    ای جون
    نبینمش گریه کنه!
    درد و بلاش بخوره تو سر صدام الهی...
    پیاز!!!!!!!!!!
    یکی منو بگیره!!
    آخه نکن همکاری
    اونم امشب!!!
    نسو کوشی؟ :دی
    51 پیام جدید!!!!
    هنوز ندیدمشونااا ولی میدونم زیر سر تو همش!
    من و افسون بچه محلیم!!
    بارون؟ آره خوبه، ولی فکر نکنم خیلی عکس بارونی داشته باشن خلق الله... حالا این بار اگه یادم بمونه تو نظرسنجی میذارم اگه رای آورد انتخاب میشه
    وسعت دوست داشتن هميشه گفتني نيست ...

    گاه نگاه است، گاه سكوتی ابدي ... !

    باران اشک خدا! کجا پنهان شدي؟
    ميخواهم بر من بباري...!
    باران ببار!
    ببار که دلم دلتنگ اوست،
    ببار که شايد در صداي دلنشين تو طنين صداي او را بشنوم!
    ببار و دلتنگي را، دلتنگي را بشوي...! اکنون تمام دل تنگي آسمان با من است .
    تاب دوري ات از آسمان ساخته نيست.
    چه رسد به من .

    بعد از اين اگر کسي صدايم کرد بگوييد
    رفته پي ماه پنجره اش بگردد.
    در سکوت و فاصله آرام مي گيرم
    تنها براي انعکاس يک صداي آشنا...

    همه باران را دیده اند ، اما ..

    اما کیست که آن را شنیده باشد ؟



    کیست که درد ها و غم هایش را بداند ؟!

    چه کسی باران را لمس کرده است ...؟



    برای این که باران را بفهمی باید بارانی شوی ، باید خیس شوی !

    باید با صدایش قدم برداری تا غم صدایش را دریابی

    سلام عسل خانومم...خوشحالم كه لمس باران اينقدر برات دلنشين بوده...هميشه باراني باشي عزيزدلم.

    از تبار باران که باشی... بی بهانه سیل میشوی بر هرچه غم .
    رخ میشویی به آب ؛جان ودل رها میکنی در بیابان ...
    بیا بانو ...بیا قدری عاشقی کنیم ....
    حالا سالهاس که کودکان پاییز خیال خاطره دارند ....
    باران می آید بانو ...و تو عاشق بوی باران خورده ی این خاکِ باوری ...
    باران را دوست داری اما نه با چتر ...
    میگویی از این برهنه گی احساس در زیر باران...
    انهم بارانی که می آید تا اندازه کند عیار باور آدمی را ....(لذت میبرم)
    تو در باران رقص سکوت میکنی ...دست میکشی به جاده ...
    سر میگذاری به روی هرچه برگ باران خورده ...
    و آرام ذکر عشق میگویی ....
    سلام به دوس داشتنهای بی بهانه به باران .

    به نگاه دختری خیره به در ...
    به سکوت مادری در انتظار ...
    به همین خداحافظ ِ رفتن های من ...به ترانه ...

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا