نه دوست ندارم.
یه مینا داشتیم خیلی حرف میزد خیلی دوستش داشتم اما باید براش وقت بذاری
ما هم که هیچکدوم وقت نداشتیم. بنده خدارو میذاشتیم داخل حمام تا صبح!!
بعدش فروختیمش... دلم براش تنگ شد!
فنچ هم داشتم.یکیش فلج شد دلم کباب شد براش!! هرروز بهش میرسیدم تا خوب بشه
خوب شد اما دو روز بعد مردش!!
تصمیم گرفتم گل داشته باشم تا پرنده.