و من هر روز پک میزنم
یک خاطره از تو را و نعشه میشوم
و باز وقتی یادم می اید او را
باز ته سیگارم را
.........با عصبانیت به سر جا سیگاری می کوبم
اخرین نخ را گذاشتم
برای اخرین روزه تابستان
تا با ان روی دستم
داغی بگذارم
تا یادم باشد
یه پایان تلخ بهتر از یه تلخیه بی پایانه .........!!!