arash jon
پسندها
116

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خودش نمیتوانست بالا برود
    دیگران را پایین میکشید
    تا پایین بودن خودش را توجیه کند
    تو کاری کردی که وقتی به گذشتم فکر میکنم از خودمم خجالت میکشم !!! تو راحت باش . من که نمیبخشمت به خاطر تمام روزایی که نذاشتی بهترین باشن ...
    سلام اقا ارش ممنون خوفم....مگه من چیو خواستم ؟...فقط اسم شاعرش...مگه اشکال داره بدونم این شاعر گمنام کیه؟....اگه نمیخواین بگین بحثش جداس...نکنه خودتونین و فروتنی میکنین نمیخواین بگین
    زندگی یعنی همین حالا
    دست من به سوی تو می رود بالا
    نور در چشمهایم موج می زند
    نور توست که بر آینه چشمانم افتاده
    عطر حضور تو در کنار من
    بوی نَم ،بوی باران می دهد
    شبنم عشق و محبت تو
    می نشیند بر غبار این دل من
    پل زدی از خودت به اندرون دلم
    با همان رنگین کمان زیبایت...
    با همان محبت بی مانند
    صبح و شب می شوی تو مهمانم
    ای خدا...نور امیدواری من
    ارزشت از تمام ارزشها بالاست...
    وقت تنگ است و زود دیر میشود
    قدر عمر من همین یک لحظه است
    در وجود من همان یک لحظه
    عشق را بهانه کن و بیا...
    "محمدحسین"
    تاپیک خداحافظی bahram3 ....
    آرش جون خدافظ..حلالمون کن...
    تو نبودی افسوس!


    شب میلاد تو ای یار مرا! مرا
    شب غمگینی بود
    خانه با یاد تو از گل لبریز
    همه جا پرتو لرزنده ی شمع
    دوستانت همه شاد!
    عاشقانت همه جمع!
    لیک در جمع عزیزان، تو نبودی افسوس.

    همه با یاد تو در طیف سرور
    خانه در گل مستور
    همه جا لعمه ی نور
    یاد شیرین تو در موج نشاط
    عکس زیبای تو در جام بلور
    لیک در جمع عزیزان، تو نبودی افسوس.

    همه با یاد تو خندان بودند
    و من خانه به طوفان داده!
    در میان همه گریان بودم.

    شمع، همراه دل من می سوخت
    و کسی آگه از این راز نبود
    چه کنم؟.بی تو، در شادی ها
    بر دلم باز نبود.

    شمع هم گریان بود
    لیکن ای معنی عشق!
    اشک دلداده، کجا؟
    گریه ی شمع، کجا؟
    من کجا با دل تنگ
    شادی جمع، کجا؟.

    چه شب تلخی بود
    شب تنهایی من!
    من که در بستر غم ها بودم
    من که از اشک غریبانه چو دریا بودم
    تو ندانی که چه تنها بودم!.

    کاش، می دانستی
    شب میلاد عزیزت ای یار!
    من به اندازه ی چشم همه ی مردم شهر
    گریه کردم در خویش.
    گریه ام بدرقه ی راهت باد
    شب میلاد تو من بودم و اشک
    من که از اشک غریبانه چو دریا بودم
    آه، ای معنی عشق!
    تو ندانی که چه تنها بودم.
    سلام داداشم شرمندتم....

    یه موقعی اینقد انرژی داشتم که هممیشه اینجا بودم و یاد همه....

    حیف اون موقع نبودی چون یکی از نوادر با معرفته دنیای مجازی ای...

    بازم شرمنده....

    ایشالا جبران کنم....
    سلام ....خوفین؟1سوال داشتم این شعرای اوشتل که وا3 نیلوفر میفرستی شاعرش کیه؟....خیلی اوشتلن
    Baba La Masab To Cake ro be Man bede ,KHODAM dar bast Kadot ro miaram darbe Manzel;)............... dige del basam baghi namond az bas ke chesham be dar mond to ba Cake biai .:biggrin::confused::gol:
    ازاينكه منا به عنوان دوستتون انتخاب كردين خيلي خوشحالم و ممنونم از لطفتون
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا