fateme_003
پسندها
8,932

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • شیشه ی نازک احساس مرا دست نزن..
    چندشم می شود از لکه ی انگشت دروغ!!
    دو قطره آب كه به هم نزديك شوند، تشكيل يك قطره بزرگتر ميدهند...
    اما دوتكه سنگ هيچگاه با هم يكی نمی شوند !
    پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشيم،
    فهم ديگران برايمان مشكل تر، و در نتيجه
    امکان بزرگتر شدنمان نيز كاهش می یابد...

    آب در عين نرمی و لطافت در مقايسه با سنگ،
    به مراتب سر سخت تر، و در رسيدن به هدف خود
    لجوجتر و مصمم تر است.
    سنگ، پشت اولين مانع جدی می ايستد.
    اما آب... راه خود را به سمت دريا می يابد.
    در زندگی، معنای واقعی
    سرسختی، استواری و مصمم بودن را،
    در دل نرمی و گذشت بايد جستجو كرد.
    گاهی لازم است كوتاه بيايی...
    گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...اما می توان چشمان را بست
    و عبور کرد
    گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...
    گاهی نگاهت را به سمت ديگر بدوز که نبینی....
    ولی با آگاهی و شناخت
    وآنگاه بخشیدن را خواهی آموخت
    وجدان بیدار چیزیست که بیشتر مردم ندارند ولی‌ همه توقع دارند تو داشته باشی‌!!!
    وقتی دل تنها کالایی است که خداوند شکسته ی آن را می خرد....پس چرا من به دست کسی که دلم را شکست بوسه نزنم؟!.......
    سکوت زیباترین حرفی است که برای دیدن و ندیدن ...

    خواستن و نخواستن ...

    بودن و نبودن

    میشه گفت ...

    گفتنی ترین واژه برای نا گفتنی ترین لحظه ها

    و آسون ترین کلمه برای سخت ترین جمله هاست ...

    سکوت ساده ترین پاسخ برای سوال های پیچیده است ...

    سکوت روشن ترین صداست برای تاریک ترین سکوت ...

    سکوت بهانه ی موجهی است برای آمدن ...

    برای رفتن ...

    و گاه سکوت پر از صداست ....

    سکوت می کنم ...

    سکوتم از رضایت نیست ...

    حجمی بزرگ از فریاد است که فرصتی برای حضور نیافته ...

    یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟

    سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟

    برایش صادقانه می نویسم:

    برای آنکه باید باشد و نیست ...
    چی شد که سیگاری شدی؟
    + یه شب بارون میومد… خیلی تنها بودم.!
    - چی شد که ترک کردی؟
    + یه شب بارون میومد… دیگه تنها نبودم.!
    - چی شد الکلی شدی و سیگار رو دوباره شروع کردی؟
    ............+ یه شب بارون میومد… دوباره تنها شدم.!
    - چی شد آوردنت اینجا، بستریت کردن؟
    + یه شب بارون میومد… خیلی تنها بودم… تو خیابون دیدمش… اون تنها نبود.!
    گفتم خدایا از همه دلگیرم گفت حتی از من؟گفتم خدایا چقدر دوری گفت تو یا من؟گفتم خدایا تنهاترینم گفت بیش از من؟گفتم خدایا کمک خواستم گفت از غیر از من؟گفتم خدایا دوست دارم گفت بیش از من؟
    ایول حالا شد داشتی منو نا امید میکردی گفتم آبجی مهندسمون ما رو نفرین کرده خدا رو شکر که حل شد!!!!!!!
    هی هی م م م انگار یه چیکه همچین ته دلت از ما ناراحتی وا !!!!! بابا بخند مهندس!!!!
    مسخره چیه خانم مهندس هووووو !!!!!!!!!!! من همچین جسارتی نکردم!!!!!
    هیچی سلامتی شما میگم حیفه تا حالاش که به بندگان خدا خیر رسوندی دیگه آشکارش نکن ثواب بیشتری داره
    بابا بچه ی خوب زیاد از خودت تعریف نکن چشت میزنن خدایی نکرده!!!!
    سلام عرض شد خوشحال میشم منو به عنوان یکی از دوستات بقبولونییییییی!!!!!!!1
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا