shanli
پسندها
1,983

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • شانلووووووووو

    شانلی همون ورژن جدید شانی رانیه یا یه چیز دیگست ؟
    سلام
    آره، شاید
    ولی خوب جالبه و مفید اگه بتونیم بهش عمل کنیم:gol:
    بیاموزیم ...

    شخصی نزد همسایه اش رفت و گفت:

    گوش کن! می خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می گفت ...

    همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده ای یا نه؟

    - کدام سه صافی؟

    - اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می کنی واقعیت دارد؟

    -نه. من فقط آن را شنیده ام. برایم تعریف کرده اند.

    - سری تکان داد و گفت: پس حتما آن را از میان صافی دوم، یعنی خوشحالی گذرانده ای. مسلما چیزی که می خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالیم می شود.

    - دوست عزیز فکر نکنم تو را خوشحال کند.

    بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمی کند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده رد شده است. آیا چیزی که می خواهی تعریف کنی برایم مفید است؟

    - نه، به هیچ وجه!

    همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفید، آن را پیش خودت نگه دار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی...
    ها؟
    بابا زیر دیپلم بگو منم بفهمم
    چی شده؟
    چنا این ریختی شدی؟
    :w05:
    جانم؟
    اینجوری نکن خو شانلی
    دل ادم یه جوری میشه
    نکن اون صفحه رو خراش نده!
    :w05:
    مرسییییییییییییییییییییییییییی عزیزمممممممممممممممممممممممممم :w36::w36::w36:
    قربونت برم الهی
    :w38:
    میدونستم خوشت میاد .;)..خوشحالم جمله های قشنگ رو مم بعد برات میزارم...:gol:

    خدایا
    آتش مقدس "شک" را
    آن چنان در من بیفروز
    تا همه یقین هایی را که در من نقش کرده اند را بسوزاند
    و آن گاه از پس توده ی این خاکستر
    لبخند مهراوه بر لب های یقینی
    شسته از هر غبار طلوع کند....
    به هر حال هوويي گفتن..عشقي گفتن (اينو بي خود گفتن!:w09:)

    ای فداش...خیلی باحال گفتی ..:d
    ...چشم آبی رو خوب اومدی
    ...اینم یه لاوه آبی رنگ برا نازنینم....[IMG]
    حکایت:

    می گویند ابلیس زمانی نزد فرعون آمد، در حالی که فرعون خوشه های انگور در دست داشت و می خورد...

    ابلیس به او گفت: کسی می تواند که این خوشه انگور را به مرواریدی درشت و خوش آب و رنگ مبدل سازد؟

    فرعون گفت: نه.

    ابلیس با جادوگری و سحر آن خوشه انگور را به مروارید تبدیل کرد!

    فرعون با تعجب گفت: آفرین بر تو که استاد ماهری هستی!!

    ابلیس سیلی محکمی بر گردن او زد و گفت:

    مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند؛ تو با این حماقت چگونه دعوی خدایی می کنی؟؟!!!!!

    ---
    راستی چرا ....

    یا علی:gol:
    بگذار لب هایت برای بوسیدن باشند ...
    تو ...
    چشمانت به اندازه کافی حرف برای گفتن دارند..
    عاشقی ..
    یا دل میخواهد ...
    یا دلیل ...
    من دلیلش را ندارم ..
    تو دلش را
    بیا بیخیال شویم ..
    رفتن بهانه نمیخواهد ..
    بهانه های ماندن که تمام شود ...
    کافیست ..
    مردمانی هستند که میخواهند بدانند تو چه مرگت است ...
    و وقتی بفهمند چه مرگت است ..
    بهت میگویند بس کن..
    انرژِی منفی نفرست ..
    شانا این جملات رو که میخوندم برام خیلی جالب و قشنگ و لذت بخش بود..یاده تو ناخوداگاه افتادم احساس کردم شاید تو هم خوشت بیاد برات گذاشتم ...:gol:

    انقدر مرا سرد کرد..
    از خودش ..
    از عشق....
    که حالا به جای دلبستن ..
    یخ بسته ام ...
    اهای !! روی احساسم پا نگذارید ..
    لیز میخورید ....
    .(( نامردی شانا فکر کنی یکوقت ترسیدم بره با ملودیاااا نه اصلا . ))

    فقط چون تو وساطت کردی رو حرفه تو نمیتونم حرف بزنم .[IMG]...بخشیدمش .[IMG]
    شومام که مثل همیشه بازم با عشق باشید با هم ..[IMG].در اصل من دلم نیومد شومارو از هم جدا کنم ..به جونه خودم اگه اینقد به فکر خودم بوده باشم ..[IMG]
    حالا این مفسد فی الارض ..اومده و اظهار ندامت داشته و تلاش وافری کرده جهت بخشش..دیگه نمیدونم از سادگیمه ..رئفتم زیادیه...:w36:چیه نمیدونم ..:D..خلاصه دیدم ما که بیرون میریم باید کسی باشه تو خونه ..از اینا .:whistle:..قبول کرده کوزت شه .[IMG]

    ...خلاصه داستان دیگه منمو این دل که دریاست..به زور جاش دادم تو سینم .[IMG]..دیگه گناه داره ...میترسم بره یه بلایی سره خودش بیاره ...[IMG].میترسم از غصه تو عنفوان جوانی پیر شه ....هر چند من قصدم این بود تو فقط باشی تک چراغه خونم .[IMG].ولی دیگه مجبور شدم .[IMG] .این دل سوخت براش ..
    این چه حرفیه گلکم ..اصلا کاری نکردم ..یعنی در اصل کاری که دوست داشتمو برات بکنم رو نشد بکنم ...
    من یه شانلی خوشگل و با کلاسو جیگر که بیشتر ندارم ...[IMG]
    منم دوستتت دارمممممممم یه عالمههه عزیز دلم:heart:

    ایشالاا که تنت سالم لبت خندون دلت شاد باشه:heart:

    یه هوو که بیشتر ندارم:redface: ( البته از خدا که پنهون نیست از تو چه پنهون اینو مطمئن نیستم..مصوم مشکوک میزنه..ممکنه ابعاد این چند ضلعی رو گسترش داده باشه:D)
    ..
    نه دیگه خودم اومدم..نمیخواد واسم نگه داری:w36:..کلاس تشکیل نشد..کیک من کوووووو...:w12:
    من کیک خامه ای میخوام با یه توت فرنگی روش:love:
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/238582-رفع-اشکال-درنرم-افزار-ArchiCad?p=3653758#post3653758
    عزیزم یه سر بزن
    تولدتون مبارک از ته دلم بهترین آرزوها سلامتی و خوشبختی همراه موفقیت روز افزون تو معماری میخوام
    یه معمار بزرگ و صاحب سبک بشین خانم مهندس
    بيچاره معصوم عمري به پاي تو سوخت كه اينجوري حقشو بذاري كف دستش؟!:d
    غصه نخور معصوم خودم هستم..

    :thumbsup2: ....من بهت افتخار میکنم شانلی جونم ...در مورده اون خط مستقیم هم فکر میکنم ..هر چند دلم نمیاد این ورپریده چشم سفیده نمک خورده نمکدون شکون رو طلاخ بدم ..ولی نه دیگه اتیش زد این دله منو ...منی که جوونیمو به پاش ریختم.....ولی این دل نمیتونه دوریشو تحمل کنه ..من کلی جون کندم شوما رو به تفاهم برسونم حالا نمیشه بیخیال شم ...اخه چیکار کنم که خیلی دوسش دارم ..بسوزه پدره عاشقی:cry:.تو حالا بهش نگو ...من کمی باید تنبیهش کنم ..کمی الان تو قیافم .:weirdsmiley:..سنگینم مثلا .:whistle:.باید بیاد کلی عذر خاهی ...باید نادم شه:w24: ..پشیمون شه .:crying2:..باید هر چی خاطره با ملو داشته رو فراموش کنه .:w06:.[IMG].اونوقت بعدا باهاش اشتی میشم ...:w36:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا