هیییییییییی....
دلم گرفت..
چی شبای بود... چقدر میزدیم تو سرو کله ی هم...
یه نفر بود که از شیرکاکایو خوشش نمیومد...:دی
نچ نچ نچ چه روزایی داشتیم...
قرار بود بیاییم خونتون یادته؟
سمیرا همیشه آتیش میسوزوند...
نیمی همیشه سیگار میکشید...
من و تو هم ساکت بودیم...