lo30
پسندها
590

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام پیشی حوبی؟
    چقدر البوم عکسات قشنگ بود [IMG]
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/271072-فوق-العاده،حتما-ببینید.?highlight=
    اگر دلتنگی کم اوردی غصه نخور!من بجای هر دویمان دلتنگتم!!
    بیا یه تایپیک زدم مخصوص کارفیلد.بیا والیبال:)
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/270985-جَوِّ-بازي-همه-رو-ميگيره!!!
    بیا یه تایپیک زدم مخصوص کارفیلد.بیا والیبال:)http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/270985-جَوِّ-بازي-همه-رو-ميگيره!!!
    باید اهسته نوشت،با دل خسته نوشت، با لب بسته نوشت، گرم و پر رنگ نوشت،
    روی هر سنگ نوشت،
    تا بخندند همه که اگر عشق نباشد دل نیست.
    همه کلمات با آنچه ميان من و تو، بيگانه اند و
    من هيچ کلمه اي را براي گفتگوي با تو شايسته تر
    از سکوت نيافته ام ، آيا سخن مرا ميشنوي؟؟؟
    عشق دم افزون و درونی بین دو انسان، حیرت انگیزترین چیزهاست.
    چنان عشقی،با جستجو،و یا ارزوی سودایی
    بدست نمی اید.
    بلکه پیشامدی است اسمانی.
    دیگر به هوای لحظه ای دیدار
    دنبال تو در به در نمی گردم
    دنبال تو ای امید بی حاصل
    دیوانه و بی خبر نمی گردم
    چشمانم را به انتظار رویا بسته ام...
    باز هم سایه...
    بارها این سایه را دیده ام!
    او اما، از من در گریز است!
    دلیلش را نمیدانم!
    میکوشم خود تعبیرش کنم!
    در میمانم،
    چشمانم را بر هم میفشارم و منتظر رویا میمانم
    اي
    ايه مكرر ارامش
    مي خواهمت هنوز.
    اري
    هنوز هم
    درياي ارزو
    در اين دل شكسته من موج ميزند.
    راهي به دل بجو.
    خداحافظ

    اگه رفتم براي تو بهتره
    برو فكر من نباش اما خب يواش يواش
    خداحافظ
    اگه خواستي كه دلم رو نشكني
    پشتتم نگاه نكن به من اعتنا نكن
    تو چشام نگاه نكن
    هر كي از ياد تو رفت بذار بره
    واسه من يه جا بذار نكنه يادت بره
    برو با همه وجودم دست خدا سپردمت
    برو ديره مي دونم يه نفر منتظره!!!
    درعمق چشمان تو چه می گذرد
    توکه روحی به وسعت دریا داری
    توکه دردوردستها هم مرا ازدعای خیرت بی نصیب نمیگذاری
    توکه درکنارت معنای زندگی را فهمیدم.
    بایاد تو عاشق بودن راچشیدم.
    باتوعاشق بودن را تجربه کردم
    پیشانی به خاک وفای تو ساییدم
    وباتو خوشبختی را احساس کردم
    گاهي از چشم هم مي افتيم، بي آنکه ايستاده باشيم
    روي لبه ها يا کسي هل مان داده باشد.
    از چشم هم مي افتيم و نه چتر همراهمان هست،
    نه کسي آن پائين آغوش باز کرده ما را بگيرد.
    از چشم هم مي افتيم و هرچه فکر مي کنيم
    يادمان نمي آيد قصد خودکشي داشته باشيم.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا