چون نميشه ديگه. حالا من يه حرفي زدم تو بايد عكسشو ثابت كني؟ نمي گي بچه مردم نا اميد ميشه ميره معتاد ميشه بعد كه معتاد شد ترك مي كنه و بعد از اينكه ترك كرد ميره دنبال كار اما چون كار نيست ميره كارگري و بعد كه خيلي خسته ميشه برميگرده خونه و چون خيلي نا اميده و دوستش بهش سيگار تعارف مي كنه يه نخ سيگار مي كشه و اين باعث ميشه كه باز بره سراغ مواد مخدر و بعدش قاچاق مواد مخدر و بعد مدتي دستگير بشه و به اعدام محكوم؟ اما قضيه به همين سادگي هم نيست چون بچه مردم پارتي داره و از زندان آزادش مي كنن و از حكمش تبرئه اما چون خيلي خوشحاله از اينكه ديگه مي تونه راحت آزاد بشه ميره براي تجارت بين الملليش و بعد...
مي خواي بازم بگم؟!!