تازه از سقف سلف يه تيكه كنده شده بود به كمر يكي از دخترا خورده بود كمرش كبود شد. من شانس آوردم داخل ساختمون بودم يكي از بچه ها كه بيرون بود بدو بدو اومده بود اصلا نفسش بالا نميومد. به زور مي تونست صحبت كنه يكي از عكسا رو از ديوار پشتي خوابگاه گرفتم ديوارش يه تيكش فرو ريخته الان هم دارن دوباره مي سازنش.