mim.shimi
پسندها
132

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اره...20 روز اونجا...10 روز اینجا...مشهد که شمال نیست مهندس:D
    اره...واسه همین عملیات رو دوست دارم...عکسه زیرش نوشته که:D ...اره ندا ست
    نه...شمال...بابام اونجا کار میکنه...منم خوزستان زیاد اومدم...فکر کنم همه شهراشو دیده باشم
    نه...نه...اشتباه شد:D بابام رو کارونه...نیست شبیه:D البته من به شخصه جوونیام از سدشون بازدید کردمااااااااا:D
    برقیا خفن تر میخونن...ولی اینو نمیخونن...کنترل توش راکتور و فرایندای شیمیایی دخیله...ولی من کلا دوست نداشتم...بین درسامون حرارت خیلی گلابی بود...ولی عاشقه عملیاتها بودم...یکم واقعی تر بود...راکتور هم فقط واسه کنکور دوست داشتم:D ...ایشالا موفق باشی
    فرمایشتون کاملا متینه...این عکس پروفایلت سد بابام ایناست؟:D
    دلت از درس کنترل خونه ها...این ترم اذیتت کرده؟خودشونم میدونن بی ربطه که تو ارشد ضریب 1 بهش دادن:D ...شما هم دلت خوشه میگی تو آزمایشگاه...من میگم کلا 4 واحد صنایع غذایی داشتیم که در مورد طراحی دستگاههای روغن بود...من دوره کاراموزی مو توی یه شرکت صنایع غذایی گذروندم...واقعا کاری که تو ازمایشگاه میکنن چرته...میدونم درک نمیکنین...چون شما رو تا حالا بخاطر 18 واحد ناقابل با کشاورزیها یکی نکردن...من واقعا همه تلاشمو میکنم که تو صنایع غذایی مشغول نشم... ولی حتی اونجا هم کار نیست...چون اکثر شرکتهای غذایی خصوصی هستن....و با این وضعیت اقتصادی همه نیرو اخراج میکنن ...پارتی رو راست میگی...ما الکی 4 سال عمرمونو هدر دادیم ایجا...البته درستم نمیشیمااا...من هنوزم تصمیم دارم اگه ارشد قبول نشدم 1 سال دیگه بخونم.....چون چاره ای ندارم...درس خوندن سرمو گرم میکنه که غصه نخورم...این سرگرمی ما جهان سومی هاست
    من چون به م.شیمی علاقه داشتم دنبال رشته ای که تو سراسری قبول شدم نرفتم....و چون اون موقع ازاد م.شیمی فقط گرایش صنایع غذایی دختر می گرفت منم این گرایش مسخره رو خوندم...چیزی که اذیتم میکنه اینه که رشته ای مثل کشاورزی-صنایع غذایی وجود داره که کل 4 سال درسای اسونی مثل شیر و روغن و غلات پاس میکنن و جالبه که وقت استخدام اونا رو به ما ترجیح میدن...حقم دارن...ما با 18 واحد تخصصی هیچی از صنایع غذایی نمیدونیم....و خلاصه این که با این 18 واحد توی صنایع دیگه هم نمیتونیم کار کنیم...تازه به فکرشون رسیده گرایش رو بردارن...نه دوست عزیز...یه نگاه به جرم تریبال بنداز...مال چه سالیه؟فصل 6 رو بخون...همه ی تجهیزاتی که گفته تو همون کتابم منسوخ شده...گرایش من تو کانادا پر طرفدارترینه...ولی شما فکر میکنی چند صد سال دیگه امثال من بتونیم تو ایران تجهیزات صنایع غذایی طراحی کنیم؟من که میگم هیچوقت...تا ابد بین منی که عملیات و راکتور پاس کردم با اونی که شیر و کمپوت پاس کرده تو ایران فرقی نیست...ببخش دلم پر بود سرتو درد اوردم
    ببخشید.....دیشب رفتم خوابیدم...همین الان پیامهاتونو دیدم....آره......من به خواب علاقه عجیبی دارم.....ولی الان بیکارم...کار خاصی نمیکنم که خسته بشم و بخوابم:D.......در مورد مهندسی هم،مهندس کسیه که مهندسی رو درک کرده باشه....نه مثل من .....خوندن و پاس کردن کتابای فنی مهندسی تاریخ گذشته 50،60 سال پیش اروپا که مهندسی نمیشه(گریه)....در مورد کتاب هم...یه رمان های خاصی رو دوست دارم....ولی کلا ترجیح می دم رمان نخونم....:D
    خواهش میشه هم رشته ای....راستی من همیشه تا 5 بیدارم....میتونستم دخترا رو به 1000 برسونم:D ولی فردا باید زود پاشم.....شب خوش
    سلااااااااااااااااااااااااااااام ايندفعه من اومدم تو نيستي:cry:;):) . ممنون به خاطر عكساي قشنگت:heart::gol::heart::gol::heart::gol:
    سلام خوب تو كه همه چيزو درست گفتي سوال كه نمي پرسي تا من جواب بدم . ممنون از اينكه درك مي كني من بتونم ميام ناراحت نشي دير به دير ميام. ايميلمو كه داري .
    سلام من بي مرام نيستم سرم شلوغه وگرنه ميام . بيا بازم سر بزن سعي مي كنم بيام. فعلا باي باي
    منم برم استراحت كنم . فعلا باي باي باي باي باي باي يييييييييييييييييييييييييييي .
    اي بابا اي بابا مهندس . كوه چه عرض كنم آخه تقصير خودمه زيادي كاراي متفرقه قبول كردم حسابي خستم مي كنه . عاشق كه قبلا شديم ولي به شكست منجر شد ولش كن . تو بگو . چي كارا مي كني ؟ درسا چه طوره ؟ هنو يكي در ميون ميري ؟
    سلام خوبي ؟ مرسي بابا خجالتم نده . اينقدر تعريف مي كني ذوق مرگ ميشم ها . امروز خيلي خسته شدم . تازه الان به زور دارم دكمه هاي صفحه كليد رو مي زنم . چه خبرا ؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا