محمدیان
پسندها
4,353

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام و ارادت خدمت بانوی ارشد احوال شما
    خوب و خوش هستین
    لحظات بهاریتون به شادی ...
    عرض سلام و ادب و احترام

    بازم بنده رو شرمنده محبتتون کردید، ما کوچکتر از این حرفا هستیم

    راسیتش در مورد فراموش شدن بنده این گله رو از شما داشتم

    با وجود اساتیدی چون شما و باقی دوستانی که فعالیت مستمر در تاپیک مهدیه دارند ما بایستی اون ته مهای صف شاگردیمون رو بکنیم، بنده کم و بیش از دور پیگیر مطالب تاپیک بوده و هستم

    گرفتاری دارم آبجی خانوم، دعام کنید ...
    :دی
    ایوالله
    ممنون

    به به کاربر فعال هم که شدین

    ابجی عزیز بنده گفتن این ترم خوب درسمو بخونم بعد از ذعالی دربیارم
    یه خورده هم واسه همین کم میام :دی

    اگه بدونید چه مصیبتیه سرعت 2کیلوبایت

    اما در هر صورت هستیم
    این 2سال هم با همین بودیم


    یاعلی گفتیم و بزگشتیم
    البته الان دیگه باید بگیم یازهرا(س)
    سلام
    زود قضاوت کردینا
    مگه میشه شماا رو یادم بره
    با سرعت ذعالی من بعد از عید مهندسان واسم باز نمیشد
    به خواهر صبا هم گفتم
    خداروشکر یه مرورگر جدید گرفتم خیلی بهتر شده
    میتونم باز کنم
    و ان شاءالله کم و بیش در خدمتم
    و کم کم دوباره میشم کربلایی حسام قبلی
    خوبین شما؟
    من که کلی به یادتون بودم
    شما چی؟
    مطلب هم اماده کردم
    پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و
    آسیب دید.
    عابرانی که رد میشدند به سرعت او را به اولین درمانگاه
    رساندند.
    پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند:

    باید ازتو عکسبرداری شود تا جایی از بدنت آسیب ندیده باشد. پیرمرد غمگین
    شد و گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیلش را
    پرسیدند.

    پیرمرد گفت....زنم در خانه سالمندان است.

    هر صبح آنجا میروم و صبحانه را با او میخورم.
    نمیخواهم دیر شود!

    پرستاری
    به او گفت: خودمان به او خبر میدهیم.

    پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم.

    او آلزایمر دارد.

    چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمیشناسد!

    پرستار
    با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف
    صبحانه پیش او میروید؟

    پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت: اما من که
    میدانم او چه کسی است...!
    ختم قرآن کریم و صلوات.... در تاپیک مهدیه یک.... هفته هفتم.... ختم سوم
    سلام بردوستان خوبم محمديان و ام فور متريال.
    خوبين همه؟
    غيبت صغري؟:دي
    شرمنده اين هفته كم اومدم، راستش تو دانشگاه درگير بودم
    ممنون از لطفتون:w27::w30:
    سلام خانم محمديان
    واقعا به خاطر تمام زحمتهايي كه كشيديد ممنونم
    خيلي لطف كرديد
    خانم صباحت كه لطف كردند و منو شرمنده خودشون كردند، شما هم واقعا سنگ تمام گذاشتيد

    ممنوووووووووووووووووووووووووووووووووون:w27::w30:
    سلام... فدات شم...خیلی دوستت دارم... روش باید مفصل حرف بزنیم...

    به امید شادی
    خبرهای خوش.....عنوان جدید مبارک....لیاقتش رو داری گلم....
    سلا گلم بلاخره اومدی........چقد سفرت طولانی بود؟دلم برات تنگ شده بود.....
    ختم قرآن کریم ... ختم دوم.... هفته ی ششم... ختم صلوات.... در تاپیک مهدیه یک
    فقط یک کلیک برای هر کودک گرسنه کافیست
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/260613-فقط-یک-کلیک-برای-هر-کودک-گرسنه-کافیست
    سرخوش آن عیدی که آن بانی نور / ازکنار کعبه بنماید ظهور
    قلبها را مهر هم عهدی زند / از حرم بانک انا المهدی زند . . .

    سلام شرمنده یه مدت سرم شلوغ بود
    سال خوبی داشته باشین
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا