• اهل تهرانم
    پيشه‌ام شوفريست
    گاه‌گاهي مي‌روم جايي
    سوي دوري دور دور
    آنجايي كه شهر پيداست
    ...پيكاني دارم بهتر از هر ماشين
    رفته بودم سر خط
    دو سه تايي مسافر بزنم
    روزگارم بد نيست
    و حقوقم سر ماه
    راست در جيب صاحبخانه است
    بچه‌ام بي‌تاب است
    و شبي در خواب ديد
    كه من بنزي دارم مشكي
    الگانس
    ناگهان از خواب پريد
    با نگاهي نگران
    گفت به من
    پشت صد بار گذشتن تاكسي‌ها
    خواهم مرد
    پدري دارم بهتر از مادر من
    پدرم شوفر بود
    آن زمان گاري بود
    و باغي پر عطر يونجه
    پشت تهران شهري است
    كه زميني دارم
    كه ندارد آبي
    به سراغ من اگر مي‌آييد
    نرم و آهسته كلاچ برداريد
    كه مبادا ماشين تنهايي من
    خطكي بردارد..........
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/241675-تصاویری-از-خوردنی-هایی-بسیار-خوشمزه?p=3146345#post3146345
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/241099-راه-های-کسب-آرامش?p=3138405#post3138405
    میترسم حتی که بدانم
    تلخ است بعضی دانستن ها، می دانی.
    و زخم میزند گاهی حقایق

    و چه دردناکتر است حتی خیالش...........
    من تو را دوست دارم..دیگری تو را دوست دارد..دیگری دیگری را دوست دارد..و این چنین است که ما تنها ییم................
    مکانی برایت بهتر از دلم ندارم ، تنگی اش را به لطف خودت ببخش
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/236091-عکس-های-کاندیدای-زیباترین-دختر-مدل-سال
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/235596-خلق-هنر-با-عکاسی-از-چند-مگس-مرده-!?p=3057408#post3057408
    دلم کودکی‌هایم را می‌خواهد ...
    همان کودکی هایی که همهٔ دغدغه من نداشتن عروسک دختر همسایه بود ...
    همون کودکی که آرزویم بزرگ شدن بود اما حالا من، دلتنگ همون کودکی معصومانه‌ام با دغدغه نداشتن عروسک دختر همسایه
    آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
    آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
    آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
    آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری،
    آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
    ......آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری،
    می خواهم بدانم، دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
    وقتی که رفت اخم كردم
    برمی گشت و یك سبد انار با او بود ؛
    خندیدم
    و بچه گانه دستم را دراز كردم
    و او از انارهایش یك دانه هم به من نداد
    ...دلم می خواست بخندم ولی گریستم
    و ناگهان همه گفتند تو دیگر مرد شدی!
    باشد از فردا مرد می شوم
    امروز یك انار به من بدهید......
    سلام ممنونم خوبم u چطور؟؟؟
    چرا pm ها باز نمیشهههه ok دیگه نمیسندم...
    الان که رشتم unterak اومدم نت...
    همین...
    سلام خوبییییییییییییییییییییییی...
    1 دفعه دیدم ON هستی بیام یه حالی ازتون بپرسم...
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/233939-عکس-های-شگفت-انگیر-3-بعدی-از-حیوانات
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/233582-عکس-هایی-بسیار-جالب-از-جکوزی-مخصوص-میمون-ها?p=3027364#post3027364
    ميدوني قشنگي دنيا به چيه؟
    اينه كه تو بي خبر باشي و كسي شاديتو از خدا بخواد
    چیزی ندارم که به تو تقدیم کنم ،
    نه سکه ای که مرا به خیابان شما برساند ،
    نه پیراهنی که اندازۀ دیوانگی ام باشد،
    اما می توانم ابرها را یکی در میان بشمارم،
    تا دلم کمتر برایت تنگ شود ...........
    من اما
    به تو که میرسم مکث میکنم
    انگار در زیباییت چیزی را جا گذاشته ام
    مثلا در صدایت آرامش
    یا در چشمهایت زندگی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا