کلروفیل
پسندها
2,960

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اول کتکاشو میزنی بعد میگی شوخی بود؟ :))
    مرسی گلرخییی تو چطوری
    نه بابا هوای اینجا خیلی تر و تمیزه، هر روز بارون میاد ولی خب گرمه، اگه با گرما مشکلی نداشته باشی اینجا عالیه
    تو حقته سل بگیری، سل که هیچی درد بی درمون اصلا :d از همون ساندویچایی بود که تو پارک طالقانی خواستیم بگیریم! که پرتوئینش زیاد بود :d الان تو این هوا بیشتر حال میده :p
    راستی پاشو بیا اینورا، واسه رشته شما خوبهااا! اینجا ادامس بندازی رو زمین فرداش درخت ادامس سبز میشه
    جدی به سلامتی خدا اجر بده ایشالله عزاداریت مقبول ولی خداییش رسمش با معنیه من خوشم میاد ولی جرات گل مالی اونجوری رو ندارم
    حالا چرا شاکی میشی گلرخییی
    من کل فرندز لیستم تو باشگاه 16 نفره تازه! 5 ، 6 تاشم تازه ازین 16 تا اخیرا اد شدن، قبلا خیلی وارد نبودم به محیط فروم و خیلی چیزا رو بلد نبودم
    حالا چه فرقی میکنه الان ادت کردم دیگه ;)
    من زیاد تو باشگاه فعالیت نکردم هیچوقت، تو انجمن که تو جز اولین دوستام بودی یادت نمیاد؟ ;)
    سلام شرمندهام هنوز توفیق حاجی شدن بهم دست نداده
    خب چرا میزنی حالا :d
    دختر خوب من که زیاد باشگاه نمیومدم
    ما همدیگه رو از انجمن میشناختیم
    وقتیم که انجمن بود که من اینجا نبودم
    حالا نمیشد بدون ابرو ریزی اد میکردیییییییی :d
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/228413-اگه-نفر-قبلی-بهت-پیشنهاد-رقص-بده-چکار-می-کنی؟
    رزاقی رو میشناسم ادم خوبیه جوون خوشتیپ و خوش برخوردیه همیشه خنده رو لباشه و البته من دوره کارورزیمو پیشش بودم اصالتا بچه امل هست تو کار نهالو این چیزا هم هست
    نورانی ادرس داد گفت پشت بازار ماهی فروشا من گشتم اما ندیدم البته کار داشتم وقتم برا گشتن هم کم بود
    اره نورانی رو میشناسم اتفاقا جمعه محمود اباد بودم گشتم مغازشو پیدا نکردم
    راستی تو تربیت مدرس میخونی یا علوم تحقیقات
    اره حق با تو هست جای خوبی نیست
    راستی چه خوب همشهری من همکلاسته مگه میدونی من کدوم شهر هستم
    اون محمود ابادی کیه میشه معرفیش کنی ؟
    اها خوب ایشالله درست بشه اما برا شام غریبان که لابد میری اخه شمع روشن کردن اونم پشت بازار برا دخترا اونو که میری
    سلام خوبی گلرخ جان
    باور کن 1800 کلمه نوشته بودم اخرش رسوندم به 1200 دیدم راه نمیده دو تا پست برات زدم ببین اگه اونا بودن که واویلا بود اخه بعدش رفتیم سر پل مطهری نزدیک بود کار دست خودمون بدیم با مطهریا رفته بودیم اخه مسجد اونجا میرفتیم نماز میخوندیم اون روزم رفتیم با بچه های اونجا قرار بود با هیئت بریم سبزمیدون تو خیابون دوتا هیهت بهم رسیدن دیدیم طبلا و سنجا صداشون یهو زیاد شد مداحا هم کوتاه نمیومدن اخرشم با عرض معذرت دعوا شد پشت بازاریا میگفتن مطهری سوسوله داستانی بود
    غلت میخوردن تمام لباسو بدنشون گلی میشد اون کنارم هیزمای دیروزی رو که ما فکر میکردیم اوردن برا اشپزی روشن کرده بودن داشتن خودشونو خشک میکردن خلاصه بعد در اومدن از شوک کلی به خودمون خندیدیم همینطور واسادیم دیدیم یهو جمعیت با یه یا حسین شروع کردن سینه زدن کل منطقه رو خاک برداشت
    گل کاری رو من دیدم روبروی بیمارستان عشایر یه خیابون داره دم پل بزرگه دیدیم روز قبل تاسوعا هیزم گذاشتن اون سال اولین سالی بود که خرم اباد بودم محرم مونده بودم اونجا تعطیلات هم که از غذای دانشگاه خبری نبود اینجا تو شمال مرسومه دهه محرم شام میدن اما تاسوعا و عاشورا نهار هم میدن در هر صورت دوستم گفت فردا اینجا لابد پخت دارن میام نذری میخوریم تو خوابگاه اشپزی نمیکنیم ما فردا صبح بلند شدیم ساعت ده اینجورا رفتیم که بریم عزاداری همینطوری پیاده از خوابگاه راه افتادیم سمت کیو و بعد رسیدیم جلوی بیمارستان از دور فکر کردم بچه های سرباز پادگانو اوردن برا عزاداری جلو که رفتم دیدم نه اینا مردم عزادارن که تمام لباسشون خاک بود
    همینطور به هوای نهار خوردن رفتیم جلوتر سمت پل یهو میخکوب شدیم اخه ورداشتن کف اسفالت خاک ریختن با اب قاطی کردن بعد مردم میرفتن تو گل
    جدی مگه کجای خرم اباده خونتون :d چون عزاداریشون جالب بود
    منم نگفتم واسه چی قطع شده
    میگم سرور جدید رو خریداری کردن دنبال اسپانسر هستن واسه ره اندازی مجدد
    خب موفق باشی ;)
    برو یه نمه دود تهران بخور :D
    منم نگفتم واسه چی قطع شده
    میگم سرور جدید رو خریداری کردن دنبال اسپانسر هستن واسه ره اندازی مجدد
    خب موفق باشی ;)
    برو یه نمه دود تهران بخور :D
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/227893-ماری-که-دور-خورشید-چنبره-زده?p=2956743#post2956743
    اره
    حیف شد
    سرور هم خریدنااا ولی اسپانسر نداریم هنوز
    درسا خوبن، خدا رو شکر
    نه زیاد مشکلی نیست میشه باهاش کنار اومد
    خوابگاه اینترنت نداره مگه؟
    قربونت برم بد نیستم
    نه بابا سوگواری کجا بود
    اگه سوگواری هم باشه واسه اینه که 1 هفته دیگه ترم جدید شروع میشه :((
    چه خبراا
    دیگه سراغی نمیگیریااا
    جدی میگی ولی من تو تالار چند باری گفتم سنم زیاده برا همین بچه ها بهم میگن دایی
    لا اقل از خودم میپرسیدی بهت میگفتم
    راستی فردا اگه بودی یه خاطره دارم از سال اول که تاسوعا عاشورا موندم خرم اباد بگم بخندی البته اون که فکر میکنی نیست دعوای پشت بازاری با مطهریا بزار بگم فقط بخندی
    الان باید برم اومدن دنبالم
    خوشحال شدم از گفتگو باهات شبت خوش
    راستش دو بار شرکت کردم برا فوق یکی همون سال اول بود برا بیو شرکت کردم اما رتبه ام 200 شد از شانس بدمون چون سال اول بود منابع ژتیک انسانی بودن

    یبار دیگه پارسال بود که بعد چند سال درس نخوندن و کارو سربازی گفتم امتحان بدم لای یدونه ورق جزوه رو هم باز نکردم نخواستم برم برا امتحان دیگه بچه های باشگاه اصرار کردن منم رفتم 232 اوردم اما ایندفعه برا باغبانی امتحان دادم دیگه بیخیال شدم بعد هشت سال چیزی از جزئیات درسا یادم نیست الانم که موبایلفروشی دارم یه شیش سالیه مشغولم باشگاه هم میام برا اینکه معلوماتم از دستم نره بتونم اپدیت باشم
    باشه من بچه نیستم جای بابابزرگتم باغبانی خوندم اونوقتا مهندس رضایی نژاد هنوز دکتر نبود زهدای هم همینطور
    عکسه نه عزاداریش رو گفتم چون گل مالیده مثل خرم ابادیا
    تو بچه خود خرم ابادی ؟
    اها یه چیز دیگه میخوندم الان چند سالی هست فارق التحصیل شدم
    سلام گلرخ جان اره چطور مگه من همون اوایل بهت گفتم توجه نکردی
    ببین اواتارم شبیه عزاداری خرم ابادیاست پشت بازار
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا