ای درخت آشنا
شاخه های خویش را ناگهان کجا جا گذاشتی
یا به قول خواهرم فروغ:
دستهای خویش را، در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد
تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو
من به دست تو آب می دهم
تو به چشم من آبرو بده
من به چشمهای بی قرار تو قول میدهم:
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم!