a_m68 سبز
پسندها
1,344

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • کدوم رنگ تو؟
    من همیشه همینجوری می نویسم!

    اشتباه که نکردم (سوووت )
    نکته اینجاست که
    سروش رو که میشناسی؟ ماتریکس

    من اون شب که از قرار اومدم،
    خب خسته بودم (سووت)
    1 ساعت تو قیطریه گم شده بودم :دی، بعدشم رفته بودم با یکی دیگه خرید
    به دلیل خستگی یه اشتباهی کردم و به جای تو به سروش اس ام اس دادم که :
    "من دیگه سر قرارها نمیام"
    اون کف کرده بود !
    اصلا نمی دونست قضیه چیه :دی
    سلاااااام آمنههههه !!!!
    من توپ توپ ! عالی !
    شما چطورین قربان؟!
    راستی
    یادته دیروز از یک سوء تفاهم می گفتم؟ :دی
    که تو قرارهای قبلی رو نرفتی و ....؟
    سلام آمنه جونم!
    گل دختر حالت خوبه؟
    یه مدته حسابی سرم شلوغه!
    خلوت که شد سر فرصت میام سراغ شما دوستای نازم!
    راستی, بستنی پیشم داریا!
    کاره جوره جوره شده! ؛)

    کاش بشه ببینیم همو! :-*
    نه ناراحتیم برا اینه که از صبح هی خبرای بد شنیدم.
    ساعت 8
    ساعت 11
    اصلا اعصابم ریخت به هم.
    دعا کن.
    جمکران که دیشب خیلی خوب بود واقعا.
    هر یک کیلومتر که بهش نزدیک میشدم بیشتر بغض میکردم.
    دیشب 4 صبح رسیدم خونه.
    4.30 صبحو خوندم تا شد 5
    بعدشم هی فکر میکردم به کارا که جور میشه یا نمیشه.
    صبحم که زنگ زدن خبر بد دادن کلا خراب شد.
    دیدم تو دندون به من نشون میدی منم گفتم ابرو بهت نشون بدم خو :دی :دی
    البته یه خرده ناراحتم کلا :|
    دیشب جمکران بودم
    جات خالی خلاصه!
    تو محرابش کلی نماز خوندم
    چه صفایی داره..چه صفایی داشت..
    لذت زندگیم رو بردم.
    به جان خودم راست میگم. الان میام پ خ برات می تعریفم.
    ترسیدم چربی خونتون بره بالا. به فکر سلامتیتون بودم. به جاش با مینا رفتیم حلیم خوردیم!! نوش جونش باشه!!

    خجالتی نبود، از مینا خجالت می کشید. ساکت یه جا وایساده بود و عاشقانه نگاهش می کرد!!
    خوش به حالتون...
    میتینگ میرین . حال میکنین ....
    ما این گوشه غریب افتادیم .....
    بابا جان تلفن برا کار بچه ها ضروری بود به خدا.
    مجبور شدم ..
    ببخشید حالا شوما :دی
    سلام پژمان
    آمنه رو ولش.
    تو خوبی؟!
    چه خبر؟!
    حیف پروفایلامون نیست توش با هم حرف بزنیم وقتی پروفایل آمنه هس؟!
    نه واقعا!
    حیف نیس؟!
    نه آمنه؟ :دی :دی
    به جان خودم یکی دیگه دنبالش بود. منتها خیلی خجالتی بود. من رفتم جلو که سر صحبت باز شه. اما بازهم نیومد جلو. وگرنه مینا همسن نوه منه!
    فردا اگه بودی بهت میگم کی بود. من دیگه میرم عموجان.

    مخلص داداش آرش خودمون هم هستیما!! آرش جان فقط یه اشکال داری، اونم اینکه استقلالی هستی. شاد باشی برادر.
    تو که اصلا حرف نزدی که :|
    حرف میزدی باز یه حسی میومد واسه وصف :دی :دی
    آ باریکلا
    راستی دیروز تعداد ما مردا بیشتر بود یا تعداد شما خانما ؟!
    من همش سرم پائین نشد بشمرمتون :دی
    میرم اعتصاب غذا میکنمااااا
    زووووووووووووووووود :دی
    بعد از پژمان من دومین مردی هستم که ازت خواستماااا
    الان ینی برَت واجبه اینکار
    ثوابم داره :دی
    شما اول از حالت مخفی در بیا تا من بهت بگم خوش گذشت یا نگذشت :دی :دی
    عمو جان راستش و بخوای یه نفر دیگه بود که ازش خوشش اومده بود. منتها زبون نداشت که بیاد جلو.
    سلام عزیزم. مرسی. تو خوبی؟
    من از همون اول هم با معرفت بودم.

    عموجان نیاز به حدس زدن نیستا. معلومه کی خونه تون بوده!!
    سلام عمو جان. خوبی؟ نمی دونم چرا از دیروز تا حالا همه ش احساس می کنم دلم برات تنگ شده!!!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا