pejman.pna
پسندها
2,953

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • پس چند نخ هم جواب نمیده
    بژا برم داروخونه برات شرنگ بگیرم داداش
    می خوای یه نخ وینستون عقابی برات روشن کنم؟؟؟؟؟؟
    خيلي خوبه :redface:
    پس به منم بگيد دايي جان که اين سري ديگه جا نمونم
    بازم فضولی؟خجالت نمی کشی.سمیرا این چرا اینجوریه؟کار و زندگی نداره؟
    اختيار داريد دايي جان شانس منه که هر سري يه مشکل پيش ميومد
    ايشاءالرد دايي سجاد زودتر بياد يه ميتنيگ بزاريم .
    آره اسفند ماه بود که رفتيم رفيده جشن گرفته بوديم بعد با بچه ها رفتيم رستوران ناهار يادش بخير خيلي خوش گذشت :redface:
    از اون به بعد ديگه قسمت نشد شما رو ببينم :w09:
    ای بابا

    حالا کجا بریم؟
    با سرمد هم که نمیشه شوخی کرد

    مدیر تالار معماری و صنایع کیا هستن؟
    علیک سلام برادر پژی ، خوبی شما ؟
    چه خبرها ؟ چه کارها می کنی ؟
    اوا......خاک به سرم
    یادم رفت سلام کنم


    سلام داداشی
    خوبی؟
    آخه تمام اون حکایت ها در مورد خودمون بود و پیرجو و ادمین
    این دیگه مشکل ما نیست که اونا به این تاپیک سر نمیزنن

    تازه...بر صفحه های اول رو بخون
    پیرجو خودش سر شوخی رو باز کرد
    من یکی که خیلی مراعاتشو کردم
    برو ببین توی حکایتاش چه چیزایی رو به من نسبت داده
    ميسي :gol:
    براي ما هم خوب بود مختصر و مفيد :D
    منو خاله و ماماني و عليرضا
    ديگه جا پيدا نکرديم رفتيم صادقيه فروشگاه گلديش :D
    جاتون خالي رفتيم کافي شاپ يه بستنيم خورديم (خيلي هم قيمتاش گرون بود) :surprised:و يه دوري زديم يه خورده صحبت کرديم و اومديم .
    سلام عمو.بهترم.اگه خدا بخواد یه ذره پشت میزم بشینم.از ذوق خوابت برد؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا