abu_72 Jul 23, 2010 راستي گفتي نيمه شعبان ميري خونه آبجي مرجان اينا ..............چند روز ميموني؟ يعني نميتوني بياي سايت
abu_72 Jul 23, 2010 كمك مامي ميكردي............... خسته نباشي عزيزم منم يك نيم ساعت ديگه ميرم بيرون ريسه ها رو ببندم واسه نيمه شعبان
كمك مامي ميكردي............... خسته نباشي عزيزم منم يك نيم ساعت ديگه ميرم بيرون ريسه ها رو ببندم واسه نيمه شعبان
abu_72 Jul 23, 2010 امروز 27 دقيقه دير تك زنگ زدي ............. هميشه تا ساعت 5/1 تك زنگ رو ميزدي هزار جور فكر و خيال كردم توي اين 27 دقيقه داشتم نهار ميخوردم اصلا اشتها نداشتم بعد وقتي تك زدي يهو همچين اشتهام باز شد كه هر چي غذا زيادي اومده بود رو خوردم
امروز 27 دقيقه دير تك زنگ زدي ............. هميشه تا ساعت 5/1 تك زنگ رو ميزدي هزار جور فكر و خيال كردم توي اين 27 دقيقه داشتم نهار ميخوردم اصلا اشتها نداشتم بعد وقتي تك زدي يهو همچين اشتهام باز شد كه هر چي غذا زيادي اومده بود رو خوردم
abu_72 Jul 23, 2010 خبرا رو كه اون طرف نوشتم واست.............. مهناز دعا كن تا بابي جون راضي بشه بياد ساري
abu_72 Jul 22, 2010 نوش جانت فكر نكنم من امروز ديگه بتونم بيام سايت ........... اومدي يك تك بزن اگر تونستم ميام
abu_72 Jul 21, 2010 بايد بري............. باشه اما دلم تنگ شده بود ميخواستم يكم پيشت باشم خوب باشه عزيزم اگر نميتوني برو................ خدا نگهدارت باشه عزيزم
بايد بري............. باشه اما دلم تنگ شده بود ميخواستم يكم پيشت باشم خوب باشه عزيزم اگر نميتوني برو................ خدا نگهدارت باشه عزيزم
پسر تنها Jul 21, 2010 گفتم از اين طرف اومدم يك سلامي عرض كنم ميگم يادت مياد اون اوايل با اين اسم گزاشتمت سر كار ...........
گفتم از اين طرف اومدم يك سلامي عرض كنم ميگم يادت مياد اون اوايل با اين اسم گزاشتمت سر كار ...........