bme.masood
پسندها
156

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام . جواب پيامتو ميدم . اما جدا الان وقت ندارم . برمي گردم , جواب مي دم .
    مرسي . :gol::gol::gol:
    ممنون.منم همينطور .راستي درسا چطوره؟ چند واحد دارين اين ترم؟ خوب پيش ميره؟
    سلام.حال شما؟ خوبين؟
    پروژه ديگه تقريبا تموم شده. درسا نه! هنوز تو ميان ترما گير كرديم!
    كنكورم هست! سلام مي رسونه!
    ببخشيد دير جواب دادم . :gol:
    چيزايي كه راجع به پسراي كلاسمون گفتم واقعا حقيقت داره مسعود . آخه تو كه نديديشون , انگل جامعه ن !!! به جز دختر بازي و البته كلاس كنسل كردن , هيچ كار ديگه اي بلد نيستن انجام بدن !!! :surprised:
    اما در رابطه با روحيه م !!! نمي دونم چي كار بايد بكنم كه ملايم بشه !
    تو كمكم كن خب :child:
    خوب شد گفتي! جدا تا حالا فكر مي كردم مشكل از سرعت تايپته !!! :sweatdrop:
    مثلا ..., به در ..., به ديوار ..., به استاد ..., به جزوه ..., به داداش سارا :)surprised:)
    نه پس !!! فكر كردي با اين روحيه ي خط خطيم به پسراي نكبت كلاس نگاه مي كنم ؟!! ا
    اييييييششششششششششششششششش !!! حيف نگاه قشنگ من نيست كه روي اون بي عار ها زوم بشه ؟!
    همه كه مثل تو نيستن كه كل كلاسو زير نظر داشته باشن , تازه , كلي هم به كلاس برنامه نويسيشون علاقمند باشن , ٢ تا (الي بيشتر ) هم gf داشته باشن , ماشينشونم دم در دانشگاه جا بذارن !!! :surprised:
    انقدر سوالاي كوتاه نپرس !
    داريم , اما به كارمون نمي آد !!! البته سر بعضي از كلاسا ازش استفاده مي كنيم ها , اما هميشه لازم نيست . بنابراين مجبورم يه يه جاي ديگه نگاه كنم !!! :redface:
    چي گفتي ؟!!! هان ؟!!!
    منو خط خطي مي كني ؟!! مسعود لهت مي كنم ها !!! :mad:... :razz: ... :redface: ...:mad:
    بله , اتفاقا كلاساي ما هم خيلي حال ميده , تازه , ما پرده هم نداريم كه بخوام بهش نگاه كنم !!! :surprised:
    :surprised:
    خودتو نزن به كوچه ي علي چپ ! من اينطوري نمي پيچم !!! (يعني منو اينطوري نمي توني بپيچوني !) :w05:
    اولا كه : فكر كردي نفهميدم يواشكي on شدي ؟!!!
    دوما : چشمم روشن !!! كدوم خانوم محترم ؟!! حالا ديگه از خانوماي محترم مي نويسي ؟!! جديدا خيلي داري بلا ميشي !!! تازه , سر كلاساي برنامه نويسي هم كه كلي بهت خوش مي گذره !!! :razz:
    ولی من اکثر حرفای دکتر شریعتی را قبول دارم . حالا که خیلی دوستش داری 1 جمله دیگه میگم،
    ترجیح می دهم با کفشهایم راه بروم و به خدا فکر کنم تا ایتکه در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم.
    هیچی توی سرم نیست یک دفع به ذهنم رسید،نوشتم. ناراحت شدی؟؟؟؟:gol:
    باز هم از دکتر شریعتی برات می نویسم.
    دههههههههههههههههههههه !
    كجايي پس ؟!!
    پروژه ت رو به من ترجيح دادي , آره ؟!! :cry: :cry:
    :crying2:
    :w04:
    نيستي مسعود ؟!! :redface:
    بازه ي زمانيمو بيشتر كردم , از ٤:٣٠ تا ١٢ (الي ١ ) . :redface:
    نيستي ؟!!
    .
    مسعود ؟!!! :redface:
    بيا ديگه , دلم مي خواد يكي رو خط خطي كنم !!! :redface:
    خواستم برم سر كلاس , بچه ها گفتن موسيقيا تو دانشگاه كنسرت راك گذاشتن , واسه همين كلاسا ساعت ٢:٣٠ شروع ميشه !!!
    منم اومدم اينجا .
    تو كلاس داري كه off شدي ؟!! يا شيفت غذاس ؟!!
    من غذامو خوردم و اومدم .
    شايدم تا ١٢ يا ١ شب on باشم . بستگي داره به اينكه مامانم كي بتونه از پسم بربياد !!!
    باشه مسعود دكتر مهندس !!!
    ميرم . اما بعد از ظهر دوباره ميام .
    احتمالا امروز از ساعت ٦ عصر تا ١١ زشب on باشم !!! تو هم هستي ؟!
    بگو ماشالا.
    فعلا باي باي.
    من نپيچوندم مسعود . راستشو گفتم . چه دليلي داره كه بخوام دروغ بگم ؟!! اينجا كه كسي منو نمي شناسه , البته من به شنيدن اين حرف عادت دارم , هيچ كس باور نمي كنه حرفمو . به جز اون بالاييه .
    خجالت نميكشي تو ؟!! با اين سنت فقط ٢ تا ؟!! تازه به سارا هم گفتي ؟!! بچه ي ١٠ ساله رو اغفال نكني مسعود !!! [IMG]
    چرا توضيح نمي دي ؟!! بايد كاملا توضيح بدي ! دادگاه رسميه رسميه !
    اگرم نگران آبروتي , خصوصي بتوضيح .
    تسليم شو استقلالي !!!
    زود باش تا خط خطي ت نكردم !
    واقعا منچستر ديگه اون منچستر سابق نيست !
    به نحوه ي ارتباطم توي باشگاه هم نگاه نكن , اينجا مجازيه , قضيه خيلي فرق مي كنه , جدي مي گم , يعني من اگر قرار بود رو در رو با تو حرف بزنم , حتما تا حالا مراسم چهلمت رو همگرفته بودن !!! :surprised:
    حالا تو بگو , راست راستشو بگو .
    :surprised:
    به من ميگي خل ؟!! بزنم ...؟!!
    چرا حال نكردي ؟! از اعتراف خوشت نمياد ؟!!
    باشه , اول من ميگم اما بعدش تو بايد بگي !
    يه بار يكي ديگه هم اينو ازم پرسيده بود , منم گفتم كه تا حالا با هيچ پسري دوست نبودم. هنوزم سر حرفم هستم , چون واقعا نبودم . بهت كه گفته بودم قبلا , من واقعا از پسرا بدم مياد , البته الان خيلي بهتر از قبلم , اصلا هم ارتباطم باهاشون خوب نيست , يه نمونش همون پسره بود كه نزديك بود تو تاكسي لهش كنم , باور كن گر به جاي اون ,يه دختر نشسته بود , هيچ وقت اونطوري برخورد نمي كردم . دليل تنفرم رو هم نمي دونم , نه زخم خورده ام , نه زخم ديده , اما به نظرم , يه ذره از اين تنفر مربوط ميشه به دوران دبيرستانم كه شده بودم مشاور روحي دوستام ! وقتي از نحوه ي برخورد دوست پسراشون با اونا مي شنيدم , دلم مي خواست هرچي مرده نابود بشه ! البته به جز بابام
    شايدم يه دليل ديگه ش اين باشه كه تا نه داداش داشتم , نه دايي , نه عمو !!! (اون ئكامران هم كه توي سوتيم گفته بودم داييمه , در واقع پسردايي مامانمه , اما من بهش مي گم دايي , آخه همش ٢٥ سالشه ). يعني تنها مرد دوست داشتني زندگيم بابام بوده!
    آره !!! جون ...!
    اگرم به پرده نگاه مي كني , مسلما پشتش يه چيزي هست كه داري سعي مي كني اونو ببيني !
    كار خاصي هم نمي كنم ها , فقط الكي on ام !!! [IMG]
    يه سوال مي پرسم مسعود , راستشو بگو : تا حالا چند تا دوست دختر داشتي ؟!!
    جون هستي راستشو بگو , قول ميدم به سارا نگم ! [IMG]
    من ؟!! من بر عليه تو حرف زدم ؟!! امكان نداره ! ما كه يه دونه داداش سارا بيشتر نداريم !
    آره از صبح on ام . اصلا گذر زمان رو احساس نمي كنم !!! [IMG]
    كلاستون فقط از لحاظ درسي توپ بود ؟!! يا اينكه ؟!!! چشمم روشن !!! [IMG]
    :surprised::surprised:
    اون موقع كه داشتم اون پيامو مي نوشتم , تو off بودي !! :surprised: نمي دونستم يهو on شدي ! الان پيامتو ديدم !
    منم ساعت ١ كلاس دارم و اومدم گشت قبل از كلاس !!! :surprised:
    ببين مسعود ...! :mad:
    (خيلي خب بابا داد نمي زنم ! :lol: )
    تو زندگيتو دوست داري ؟!! دلت مي خواد يه كم بيشتر تو اين دنيا بموني ؟!! مي خواي عمرت كوتاه نشه اول جوونيت ؟!! مي خواي صورتت همينطوري بمونه و خط خطي نشه ؟!! مي خواي ديگه ماشينتو دم در دانشگاه جا نذاري ؟!! ( :surprised: ) اگر جواب همهي سوالايي كه پرسيدم , مثبته , پس ديگه با من كل كل نكن !!!
    شير فهم شد ؟!!! ( :surprised:)
    :lol: :w40:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا