شب کمی از دل گذشته است
خیال ها همه خوابند
و چشم ها آرزویی ندارند
که برایش بمیرند.
انگشت ها کم حافظه شده اند
و منحنی ها کم یاب..
نقاشی ها
به دیوار ها ساکت اند.
و قلم ها 
مثل روز اول
بی دست و پا..
« تنها اندکی یاد خدا می بایست
خدایی که 
سخت 
نایاب است...»