علي رضا جان هيچ پيامي ازت نداشتم بخدا
خيلي وقت بود ميخواستم بيام سراغت اما گفتم شايد دليلي داشته از من دوري كرده
نخواستم مزاحمت بشم
چند دقيقه پيش داشتم پروفايلم رو ميديدم اسمت رو تو ويزيتورهام ديدم
گفتم به به ..داداشمون يادي از ما كرده
گفتم بيام يه قصه برات بگم دلت باز بشه خواهههههر
حالا هم مشكلي نيست اگه نميتوني يا كار و درس داري مزاحمت نميشم عزيز
من اثر تابش لامپهاي فلوروسنت بر روي گياهان در فضاي بدون نور خورشيد رو ميخواستم.
يكي بود يكي نبود
روزي روزگاري يه علي آقايي بود كه خيلي ادعاي برادري و اخويت ميكرد...
اما نميدونم يهويي چي شد كه از ما رميد و دل بريد
به خواهرش قول داده بود در خصوص لامپهاي فلوروسنت براش مطلب بذاره
شايدم از ترس اين لامپها فراري شد ....نميدونم
سلام برادر
بااينا بحث نكنيد
جز اعصاب خوردي هيچي ديگه برا آدم نداره.
از قديم گفتن بحثي كه ميدوني طرف مقابلتو نميتوني متقاعد كني و اونم نميتونه تو رو متقاعد كنه شروع نكن.
سلام
پسر گلم
نه بابا شوخی کردم ببخشین اگه بهت بر خورد امید
راست می گی من از شما کوچیک ترم من متولد خرداد 69 هستم
راستی برای سرتم حتما یه دکتر خوب برو چون خدایی نکرده اتفاقی برات نیفته
اگه خواستی بگو چه شهری زندگی می کنی تا اگه توانستم برات یه دکتر خوب پیدا کنم
کلاه وشال گردن هم یادت نره
قربانت
آره.خیلی.کلی خندیدما!من اگه سالار رو ببرمم شمال،خواهرزاده ام:فاطمه زهرا بالا می کشه.سالار رو ازم میگیره.تازه خواهرم فرزانه هم عشق عروسکه.کلی خطر سالار رو تهدید می کنه.