راست می گی... اصلاً حواسم نبود
خب باشه با هم گریه می کنیم
شارلین شما رزمی کاری؟
خب باشه با هم گریه می کنیم
شارلین شما رزمی کاری؟
-
یه اس ام اس باحال........(سرکاری ، مخصوص نصف شب)
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده / تو رختخواب مخمل آبی خوابیده
عروسک من ، چشماتو باز کن / اس ام اس تو حالا نگاه کن !
عروسکم اوسگل شدی ، برو لالا کن !!!
هستم مگه چی شده؟؟؟
من تقریباً هر روز میام ولی 4شنبه و 5 شنبه ها رو معمولاً کمتر میتونم بیام...
سه تایی؟! سارا جون هم دلش گرفته؟
حالا چرا گریه کنیم، میتونیم برا هم لطیفه بگیم تازه دلمونم باز میشه
خب برمی گرده که...
اما منم دلم تنگ میشه...
می تونیم با هم دلتنگی کنیم ...
آبجي خودتو ناراحت نكن ... داداشات هستند
سلام آبجي منو ببخش داشتم با يكي بحث مي كردم ... خوبي
منم دلم گرفته...
کی؟ داداش مرتضی؟ چرا؟
سلام عزیزم
خوبی؟
خوش می گذره؟
الهی،... حالا چرا گریه می کنی آبجی؟نه گریه نکنیااااااااا....
خب این دوستم از 10 سالگی با هم دوستیم.همیشه پایه س واسه بیرون رفتن.bf هم داره اما بازم هروقت بخوام باهام میاد بیرون.
دوستهای آدم اینجور مواقع پایه باشن ، خیلی نعمته به خدا.اگه باهام نمیومد بیرون، منم دلم می گرفت...
خدارو شکر دوست زیاد دارم. بعضیاشونم مثل همین خیلی وقته که با هم دوستیم.همشون گلن خدارو شکر.
انشاالله که دوستات باهات پایه شن بیان بیرون..(اصلا بعضی از دوستها، bf دار که می شن، کلا از جمع دوستای خودشون میان بیرون !!!!)که البته این دوست من اینجوری نیست.یا دوستای دیگم...عکس نبود گلم قلب بود !! از اون قلب گنده ها!
الهییییی دلت چرا غصه داره عزیزم؟؟
غروبهای جمعه دلگیره همیشه...کاریشم نمی شه کرد.
منم که از صبح خونه تنها بودم، یهو ساعت 6هوس کردم برم بیرون ، زنگ زدم به دوستم جات خالی شام رفتیم بیرون.خلاصه آدم باید جمعه ها غروب که می شه یه جوری سر خودشو گرم کنه.بهترین کارم بیرون رفتنه.
کاش که تو یه شهر بودیم می رفتیم بیرون با هم...
بیرون دانشگاه بودیم
من و سید(استادمم هست تو سایوکان-استاد بین المللی) و حامد معروف به حامد جکلی(کشتی گیر)
زدیما......
بیرون دانشگاه دردسر نداره که...حراست ربطی نداره....
به پلیس ربط داره....
در ضمن در هر دو صورت جرعت ندارن دهن باز کنن..چون داداشت پروندشونو رو میکنه(مشکلات اخلاقیشون) براشون و گیر میافتن.....
سبک شدم جان آبجی...
همچین اینارو میدیدم میریختم بهم....انگار تو گلوم گیر کرده بودن
سه تا بچه تهرانی دختر باز و پر رو که ادعای غلدری و خوشگلی داشتن رو جلو در ورودی دانشگاه زدیم لت و پار کردیم طوری که قیافه واسشون نموند.....
خون و خونریزی بود آبجی....نبودی......
دخترا جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
حراست از جیغ اونا اومد بیرون اما میترسید بیاد جلو.....
ترم 3،4 بودن......این سه چهار ترم رو مفت تو دانشگاه چریدن چون به تورشون بچه مچه خورده بود....
یه پراید مشکی داشتن و مرتب بعد از کلاسها جلو دانشگاه میچرخیدن و با دخترا .... میزدن
نسلی که تازه رفتیم تو این دانشگاه همه کله خراب....(فارق التحصیلهای دانشکده چمران رشت)
همچین کرک و پرشون رو جلو دخترا ریختیم......تا روشونو کم کنن.....
دنبال بهونه بودیم اینارو بزنیم......نداشتیم
آخر یکی از بچه ها گنده لات رشت بود(بچه دیانتی) دلیل رو پیدا کرد!!!
دلیل: بد نگاه میکنی؟؟؟
من هیچی ندیدم آبجی
[IMG]
[IMG]
آبجی بیا اینجا
تالار آزاد
ازدواج (همون که برنابئو زده)
من اعصاب اینو ندارما
یه کارش میکنم
تا هفت پشتش بسوزه!!!!! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
