آرماندیس
پسندها
1,062

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ایول بر این دوست هنرمندم.

    خب چه تیپی؟ نو سنتی سعدی حافظ.

    نگو که خودتم شعر میگی که دیگه من از خجالت بی هنری سر به بیابون میذارم

    گفتی جغد!!!

    ما هم تا صبح بیداریم و پای بازی شبکه و غیر شبکه. جات خالی هر سب بزن بزن داریم.
    اها یادم رفت من اذر 65 هستم!!

    زرنگ؟؟ ای بابا. ما تنبل ته کلاسیم. سر کلاسا چرتم میگیره.

    در مشهد ریشه داری؟ افرین. من که اواره ایران شدم

    نوشتی اهل شعری.اره؟
    من بچه تهران هستم. فوق لیسانس الان تو تبریزم.
    و با اجازه بزرگترا متولد 65 هستم. حالا همین سوالو تو بگو مهربون
    چطور دلش اومد دختره خوب و مهربون و انقلابی مث تو رو ول کنه؟ای بابا

    مردم ازاری چند مدله. یکی کرم ریختنه که بد نیست و اون یکی اینه که به طرف گیر میدی.

    مثلا یه بار به یکی زنگ زدیم با صدای دختر (داخلی خوابگاه9 ساعت 11 شب گفتیم بیا جزوتو بده به من)

    پسره کلی تیپ زد و ساعت 11 رفت سمت خووابگاه دو ساعت الاف شد کسی نیومد.

    فردا رفت با دختره دعوا!! دختره هم کم نیاور و اونم داد زد سره سره.خیلی باحال بود.

    ولی این کارا مال جوونیامون بود الان پیر شدیم دیگه
    نه بابا منظورم کنترل پنلم بود
    آره حتما دوستای خوبی میشیم
    آخی.

    چه دل نازکی داره بچم! بابا تموم شد رفت درسته جاش میمونه رو قلب ادم ولی خب ذیگه نمیشه برش گردوند.

    ولت کرد یا تو ولش کردی؟!!

    بابا بیکاری رو عشق است. فیلم بازی دوستا مردم ازاری.
    کاری بکن سرت گرم شه بابا.

    راستی من اسمم سیاوش. و خوشوقتم
    الهی؟

    چرا گریه کردی؟

    چی شده بود اخه؟ کسی اذیت کرد بگو برم حالشو بیارم سر جاش. چی شده بود؟
    من جز بازی به هم اتقایا گیر میدم!!! فیلم میبینم. ملت رو سر کار میذارم و صبح رو شب میکنم.
    منم ترم یک هستم! البته فوق!

    نگفتی چی شد انژی دار شدی؟
    ای جان.

    دقیقا حس تو رو میفهمم. منم میخواستم برم کشتی سازی نذاشتن!!!(البته در اصل میخواستم برم ارتش جنگ کنم!!!) من بیچاره هم نفت خوندم. کاملا حست رو درک میکنم.

    عیب نداره بابا دبگه شده

    از رشتت راضی هستی؟ سال چندمی؟
    سلام سلام.

    خوبی فرزندم؟

    چطوریایی؟

    چه میکنی؟

    ایول انژی زیاده. خوشحال شدم از شنیدنش.

    خودت خوبی؟
    سلام
    تو مثل اینکه شبا بیشتر آنی؟
    وقت کردی یه سر بهمون بزن...
    ای جان. چرا حوصلت سر رفته؟

    اون کامپیوترتو بیار با هم شبکه کنیم.

    راستی نری بیرون شلوغ پولوغ کنیا. دختر خوب

    حالا بوگو بینم تو کی آن میشی من اون موقع بیام.اینترنت من اخه میقطعه
    سلام آرماندیس عزیز
    خوبی ؟
    قشنگ نوشته بودی
    دستت درد نکنه
    ممنونم از این شعر قشنگی که توی پروفایلم گذاشتین
    لطف کردین :gol:


    خدا را در آغوش کشیدم ...

    خدا زیاد هم بزرگ نیست

    خدا در آغوش من جا می شود ...

    شاید هم آغوش من خیلی بزرگ است !

    خدا پیشانی مرا می بوسد و من از لذت این بوسه مست می شوم ...

    خدا یک بار به من گفت:

    تو گناهکار مهربانی هستی !

    و من خوب می دانم که گناهان من چقدر غیر قابل بخششند ...

    و به یاد می آورم که او خداست و می بخشد ...!


    دوست دارم کسی پیدا شود برایم حرف های خوب بزند ...

    قصه های خوب بگوید ...

    دوست دارم دست هایش بوی خدا بدهد ...

    خنده اش مرا یاد زندگی بیندازد !

    زندگی اش مرا یاد چیزهای خوب بیندازد ...

    یاد بچگی ام بیفتم ...

    دوست دارم بچگی ام را بغل کنم ...

    .

    .

    .

    دوست دارم کسی پیدا شود برایم قصه های خوب بگوید ...!
    سلام
    من امسال کنکور ارشد mba شرکت کردم
    می خواستم در مورد منابع راهنماییم کنید
    با تشکر ع.ع
    يك درگيري لفظي بين من و فرمانده بسيج دانشگاه شد منم فاتحه طرف رو خوندم ...
    اين عمو سجادت حسودي ميكنه ....
    بابايي تمام احساساتش تو دلشه دخملم مثل سجاد نميتونه جار بزنم خوب....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا